Document Type : Original Article
Authors
1 Associate Professor, Department of Demography, University of Tehran, Tehran, Iran
2 PhD Candidate in Demography, Faculty of Social Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
مقدّمه و بیان مسأله
باروری سنگ بنای پویایی جمعیت است که بر رشد، ساختار و توزیع جمعیت تأثیر میگذارد (Grant et al., 2004)، نقش مهمی در شکلدادن به چشمانداز جمعیتی یک جامعه ایفا میکند و پیامدهای گستردهای برای پایداری اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی دارد. میزان باروری کل[1]، تعداد فرزندانی است که یک زن در طول زندگی خود به دنیا خواهد آورد، اگر در هر سنی از زندگی خود، میزان باروری دورهای همان سن را تجربه کند (پرسا[2]، 1395: 265). این میزان بینشهایی را در مورد ظرفیت کلی تولیدمثل یک جمعیت ارائه میدهد و بهعنوان شاخصی از روندهای جمعیتی عمل میکند.
در طول چندین دهه اخیر، شاهد کاهش قابل توجه این میزان در مناطق مختلف جهان بودهایم. در سال 1950، متوسط میزان باروری جهان حدود 5 فرزند برای هر زن بود که در سال 2023 به 2.25 فرزند برای هر زن کاهش یافت (UN-DESA, 2024). این کاهش که از طریق ترکیبی از عواملی مانند توسعه اجتماعی-اقتصادی، شهرنشینی، گسترش تحصیلات زنان و دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری انجام شده است، از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است. بهطور مثال، در حالی که برخی از کشورها مانند کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای آسیایی از جمله کشور ایران با پیامدهای تداوم باروری پایین مواجه هستند (مرکز آمار ایران، 1401)، برخی دیگر از کشورها همچون کشورهای جنوب صحرای آفریقا و بخشهایی از جنوب آسیا با چالش تداوم باروری بالا دستوپنجه نرم میکنند (United Nations, 2023). این واگرایی در روندهای باروری نشاندهنده تأثیر پیچیده عوامل اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و سیاستی است که برنامهریزی خانواده و نتایج جمعیتی را شکل میدهد.
پیامدهای جمعیتشناختی باروری بالا در کشورهایی که مشخصه آنها میزانهای باروری بالا است، عمیق و چندوجهی است. این مشخصه اغلب به بستر جمعیتی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی این کشورها نسبت داده میشود. با این حال، کیفیت حکمرانی، شامل ابعادی مانند ثبات سیاسی، اثربخشی نهادی و حاکمیت قانون، نیز میتواند از طریق تأثیر بر اجرا و موفقیت برنامههای تنظیم خانواده، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و گسترش تحصیلات، مسیر باروری را شکل دهد.
در کشورهایی همچون کره شمالی، سودان، سوریه، یمن، ونزوئلا، اریتره، سومالی و افغانستان که حکمرانی از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست (Kaufmann and Kraay, 2023)، چالشهای موجود در تدوین و اجرای سیاستها میتواند مانع رسیدگی به اهداف جمعیتی شود. حکمرانی ضعیف میتواند به زیرساختهای ناکافی در بخش مراقبتهای بهداشتی و محدودکردن دسترسی به خدمات بهداشت باروری و تنظیم خانواده منجر شود. علاوه بر این، فقدان حکمرانی مؤثر میتواند باعث نابرابریهای آموزشی شود و بر انتشار مطلوب اطلاعات مرتبط با تنظیم خانواده و سلامت باروری تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، گسترش سریع جمعیت در این کشورها میتواند منابع را تحت فشار قرار دهد، مانع رشد اقتصادی شود، نابرابریهای اجتماعی را تشدید کند و در زمینههایی مانند تحصیلات، مراقبتهای بهداشتی و پایداری محیط زیست چالشهایی ایجاد کند. در چنین شرایطی است که برای دستیابی به ثبات جمعیت، رسیدن به باروری سطح جانشینی[3] یا سطحی از باروری که در آن یک جمعیت دقیقاً خود را از نسلی به نسل دیگر جایگزین میکند، اساسی است.
ثبات جمعیت باعث ایجاد تعادل بین تعداد جمعیت و ظرفیت حمل زمین شده و فشار بر منابع مانند غذا، آب و انرژی را که میتواند از رشد سریع جمعیت ناشی شود، کاهش میدهد. بنابراین بررسی رابطه بین کیفیت حکمرانی و میزان باروری در چارچوب تلاشهای جهانی برای کاهش میزان باروری در کشورهای دارای باروری بالا لازم به نظر میرسد. این مقاله به دنبال شناخت نقش کیفیت حکمرانی بهعنوان تسهیلگر کاهش باروری در چارچوب فوق است. بنابراین هدف آن پاسخ به این سؤال مشخص خواهد بود: کیفیت حکمرانی تا چه اندازه بر گذار باروری از سطوح بالا به سطوح پایین (زیر سطح جانشینی) تأثیر میگذارد؟
چارچوب نظری پژوهش
تا کنون نظریه جامعی که نقش کیفیت حکمرانی بر باروری را تبیین کند، ارائه نشده است. با این وجود، این بخش تلاش میکند با تکیه بر چند نظریه مهم تبیینکننده کاهش باروری یعنی نظریه گذار جمعیتشناختی[4]، نظریه نوسازی[5] و نظریه نهادی[6]، مکانیسمهای تأثیرگذاری حکمرانی خوب بر کاهش باروری را بیان کند. درک این زیربناهای نظری میتواند به تفسیر یافتههای این مطالعه و روشنکردن مسیرهای بالقوه ارتقای مدیریت پایدار جمعیت از طریق حکمرانی مؤثر کمک کند.
نظریه گذار جمعیتشناختی تغییر از میزانهای باروری و مرگومیر بالا به میزانهای باروری و مرگومیر پایین را که جوامع در طول فرآیند نوسازی متحمل میشوند، ترسیم میکند. در ابتدا، جوامع میزانهای باروری و مرگومیر بالایی دارند که این ویژگیها به رشد آهسته جمعیت منجر میشود. در مرحله بعد و با بهبود مراقبتهای بهداشتی، میزان مرگومیر کاهش میابد، در حالی که میزان باروری همچنان بالاست که رشد سریع جمعیت را به همراه دارد. در مرحله سوم که جوامع در حال مدرنشدن، شهرنشینی و گسترش تحصیلات زنان هستند، میزان باروری به تدریج کاهش میابد که به تثبیت یا حتی کاهش رشد جمعیت منجر میشود. در مرحله نهایی که هم میزان باروری و هم میزان مرگومیر پایین است، یک جمعیت پایدار یا بهآرامی در حال رشد شکل میگیرد (Caldwell, 2010). حکمرانی میتواند بر سرعت و مسیر این انتقال جمعیتی تأثیر بگذارد. حکمرانی خوب که با حاکمیت قانون، شفافیت و مسئولیتپذیری مشخص میشود، میتواند با تقویت توسعه اجتماعی-اقتصادی، گسترش تحصیلات زنان و تضمین دسترسی به خدمات بهداشتی با کیفیت، گذار به میزانهای باروری پایین را تسریع کند.
بر اساس نظریه گذار جمعیتشناختی، «نوسازی» که به کاهش میزان باروری منجر میشود، شامل کاهش میزان مرگومیر، توسعه اقتصادی، تحصیلات و شهرنشینی است (Angeles, 2010). شهرنشینی از چندین طریق باعث کاهش میزان باروری میشود. وایت[7] و دیگران (2008) عوامل مختلفی را برای تبیین سطوح پایینتر باروری در مناطق شهری بیان میکنند. از دیدگاه آنان، کودکان در نواحی شهری کمتر از مناطق روستایی (کشاورزی) به افزایش درآمد خانواده کمک میکنند. بنابراین، مزایای خالص داشتن فرزندان بیشتر، کاهش مییابد. همچنین، مسکن (فضا) گرانتر است و داشتن فرزندان بیشتر مستلزم فراهمکردن فضای بیشتری از سوی والدین است. در مناطق شهری، دسترسی به وسایل کنترل موالید مدرن و خدمات بهداشتی بهتر نیز آسانتر است. همچنین بر اساس نظریه اشاعه، مناطق شهری با تغییر ایدهآلهای باروری، به نادیدهگرفتن باورهای موجود و نگرشهای تقویتکننده باروری منجر میشوند (Reed, Briere and Casterline, 1999).
نظریه نوسازی میتواند بینشهای ارزشمندی را در مورد تأثیر کیفیت حکمرانی بر کاهش باروری در بستر توسعه اجتماعی ارائه کند. بر اساس این نظریه، همانطور که جوامع در حال مدرن شدن هستند -که با صنعتیشدن، شهرنشینی و پیشرفتهای تحصیلی مشخص شده است- انتظار میرود میزان باروری در آنها بهطور طبیعی کاهش یابد. در این میان کیفیت حکمرانی به عامل مهمی در این فرآیند تبدیل میشود که بر اثربخشی سیاستها و برنامههای مرتبط با تنظیم خانواده و سلامت باروری تأثیر میگذارد. ساختارهای حکمرانی شفاف و پاسخگو برای اجرای موفقیتآمیز این ابتکارات ضروری است و محیطی مساعد برای انتخابهای آگاهانه ایجاد میکند. نظریه نوسازی معتقد است حکمرانی قوی -که با ثبات و نهادهای مؤثر مشخص میشود- به ایجاد شرایط اجتماعی-اقتصادی مشخصی کمک میکند که خانواده کوچکتر را تشویق میکند. در مقابل، ضعف حکمرانی ممکن است مانع از اجرای چنین برنامههایی شود و سرعت کاهش باروری را کم کند. در اصل، نظریه نوسازی بر تعامل بین کیفیت حکمرانی و پیشرفت اجتماعی بهعنوان محرک کاهش باروری تأکید میکند.
نظریه نهادی با تأکید بر نقش حیاتی ساختارهای حاکمیتی و قدرت نهادی (حسینی، 1390: 102) در شکلدهی به نتایج جمعیتشناختی، دیدگاه متفاوتی را در مورد رابطه بین کیفیت حکمرانی و کاهش باروری ارائه میکند. این نظریه بیان میکند که حکمرانی مؤثر -که با نهادهای شفاف و پاسخگو مشخص میشود- میتواند بهعنوان تسهیلگر کاهش باروری عمل کند. نهادهای قوی برای اجرا و تداوم برنامههای تنظیم خانواده، خدمات بهداشت باروری و گسترش تحصیلات ضروری هستند. نهادها میتوانند با ایجاد اعتماد و قابلیت اطمینان، اثربخشی جمعیتی را افزایش دهند. برعکس، ساختارهای حاکمیتی ضعیف ممکن است مانع از اجرای چنین سیاستهایی شوند و دامنه تأثیر آنها را محدود کنند. در اصل، نظریه نهادی بر اهمیت حکمرانی با عملکرد خوب در ایجاد یک محیط تسهیلکننده انتقال به سطوح پایینتر باروری تأکید میکند.
هرچند نظریههای فوق دیدگاههای متفاوتی را در مورد تأثیر کیفیت حکمرانی بر کاهش باروری ارائه میکنند، اما در مجموع این نظریهها بر اهمیت کیفیت حکمرانی در شکلدادن به بستر اجتماعی-اقتصادی و سیاستی مؤثر بر تصمیمهای مرتبط با باروری تأکید دارند. حکمرانی قوی بهعنوان تسهیلکننده اجرای طرحهای تنظیم خانواده، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و توسعه اقتصادی-اجتماعی دیده میشود که همگی به کاهش باروری کمک میکنند. به این ترتیب، این نظریهها بهطور کلی متضمن تأثیرگذاری کیفیت حکمرانی بر تغییرات جمعیتی هستند و درک مکانیسمهایی را که از طریق آنها حکومت بر باروری تأثیر میگذارد، ممکن میکنند.
مدل مفهومی ارائهشده در شکل 1 با هدف بررسی رابطه بین شاخصهای کیفیت حکمرانی و کاهش میزان باروری بر پایه تلفیقی از نظریههای فوق طراحی شده است. این مدل بر این فرض استوار است که بهبود وضعیت حکمرانی در یک کشور میتواند بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر تعداد فرزندانی که در آن کشور متولد میشوند، تأثیر بگذارد. متغیرهای مستقل مدل شامل شاخصهای مختلف حکمرانی مانند حق اظهار نظر، ثبات سیاسی، کارآیی دولت و کنترل فساد هستند. میزان باروری کل بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده و متغیرهای نسبت شهرنشینی، میزان مرگومیر اطفال و میزان مشارکت زنان در نیروی کار نیز بهعنوان متغیرهای کنترل در مدل گنجانده شدهاند.
شکل 1- مدل مفهومی رابطه بین کیفیت حکمرانی و میزان باروری کل
مرور ادبیات تجربی
در دهههای اخیر، کاهش قابل توجهی در میزانهای باروری بسیاری از کشورها مشاهده شده است. این پدیده را میتوان به عوامل متعددی از جمله افزایش سطح تحصیلات، افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و تغییر نگرشها نسبت به خانواده و فرزندآوری نسبت داد. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کیفیت حکمرانی نیز میتواند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم نقشی کلیدی در کاهش میزان باروری داشته باشد که در ادامه به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
دیلون و فیلیپس[8] (2015) معتقدند که مدیریت کارآمد اقتصاد و ارائه خدمات اجتماعی و بهداشتی، بهویژه تنظیم خانواده، توسط دولت رواندا، نقشی اساسی در کاهش سریع و قابل توجه باروری در این کشور ایفا کرده است. گوپتا[9] (1999) نیز بر این باور است که گذار از ساختارهای سیاسی-اجتماعی سلسلهمراتبی به نهادهای برابرتر در حکومت مدرن، با کاهش باروری همراه است. به علاوه، برخی از محققان مانند کالدول و کالدول[10] (2002) معتقدند که دولتهای قوی در جوامع سنتی آسیا به کاهش باروری کمک کردهاند.
از سوی دیگر، جانسون-هنکس[11] (2007) و مولتری و تیمائوس[12] (2015) بیان کردهاند که در جوامع آفریقایی، عدم اطمینان در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره، عاملی قدرتمند در تشویق به فرزندآوری محسوب میشود. در مقابل، حکمرانی مؤثر با ایجاد نظم و ثبات و افزایش قابلیت پیشبینی آینده، میتواند میل به فرزندآوری را کاهش دهد.
به باور کاسترلین[13] (2017) تحولات سیاسی میتوانند از طریق سرمایهگذاری در خدمات تنظیم خانواده که پاسخگوی تقاضای کنترل باروری است، نقشی اساسی در کاهش باروری در آفریقای جنوب صحرا در دهههای آینده داشته باشند. از سوی دیگر، مطالعه فراگ[14] و دیگران (2013) بر روی 133 کشور دارای درآمد کم و متوسط، نشان داد که افزایش مخارج سلامت در یک کشور، بهطور قابل توجهی مرگومیر اطفال و کودکان زیر 5 سال را کاهش میدهد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که در کشورهای دارای حکمرانی خوب، اثربخشی مخارج سلامت در کاهش مرگومیر اطفال و کودکان زیر 5 سال بیشتر است.
نتایج مطالعه حکمتیفرید، محمدزاده و حسینزاده (1399) نشان داد که در کشورهای دارای حکمرانی مطلوبتر، زنان از سلامت بهتری برخوردارند، میزان مرگومیر آنها پایینتر است و کیفیت زندگی آنها بالاتر است. این مطالعه همچنین نشان داد که افزایش درآمد سرانه، امید زندگی زنان را افزایش میدهد و هزینههای سلامت، میزان مرگومیر زنان و میزان باروری را کاهش میدهد. هوشمند، سرگلزایی قدیم و مصطفوی ترقی (1401) نیز در مطالعهای نشان دادند که بهداشت محیط و حکمرانی خوب نقشی اساسی در کاهش مرگومیر اطفال دارند. علاوه بر این، مطالعه آنها نشان داد که عوامل دیگری مانند شهرنشینی و دسترسی به آب آشامیدنی نیز بهطور معناداری بر کاهش مرگومیر اطفال تأثیر میگذارند. سایهمیری (1396) به این نتیجه رسید که بهبود شاخص کنترل فساد میتواند مرگومیر کودکان زیر 5 سال را کاهش دهد و امید زندگی را افزایش دهد. امام قلیپور و آسمانه (2016) نیز تأیید کردند که با کنترل متغیرهایی مانند سرانه تولید ناخالص داخلی و هزینههای سلامت، بهبود شاخصهای حکمرانی موجب کاهش مرگومیر کودکان میشود.
مکیان و بیباک (1394) نشان دادند که در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی[15]، رابطه مثبت و معناداری بین حکمرانی خوب و آزادی اقتصادی با توسعه انسانی وجود دارد اما در کشورهای اسلامی، این رابطه از نظر آماری معنادار نیست. همچنین سامتی، رنجبر و محسنی (1390) دریافتند که از میان شاخصهای حکمرانی خوب، ثبات سیاسی، کارآیی دولت، کیفیت قوانین و حاکمیت قانون تأثیر مثبت و معناداری بر توسعه انسانی دارند. در نهایت، مطالعات راجکومار[16] و سواروپ[17](2008) و اولافسدوتر[18]و همکاران (2011) نیز نشان دادند که بین حکمرانی خوب و نتایج توسعه بهتر، از جمله درآمد سرانه بالاتر، مرگومیر کمتر و امید زندگی بیشتر، یک رابطه علت و معلولی قوی وجود دارد.
در یک جمعبندی کلی از مرور مطالعات پیشین میتوان گفت که نتایج این تحقیقات این گزاره را به ذهن متبادر میکند که در کشورهای دارای کیفیت حکمرانی بالاتر، محیط مساعدتری برای توانمندسازی زنان، گسترش تحصیلات، بهبود مراقبتهای بهداشتی و کاهش مرگومیر نوزادان فراهم خواهد شد که به نوبه خود میتوانند به کاهش باروری کمک کنند.
مرور ادبیات تجربی موضوع به ما نشان داد که هرچند تعدادی از تحقیقات به موضوع رابطه بین مؤلفههای مربوط به کیفیت حکمرانی و بهطور کلی مؤلفههای سیاسی با مؤلفههای جمعیتی نظیر مرگومیر و باروری پرداختهاند، اما هیچیک از این تحقیقات بهطور مستقیم به بررسی تأثیر کیفیت حکمرانی بر کاهش باروری نپرداختهاند. بنابراین پژوهش حاضر در تلاش است تا این خلاء تحقیقاتی را پوشش داده و بهطور مشخص تأثیر هریک از ابعاد حکمرانی را که در شاخصهای حکمرانی جهانی[19] مشخص شدهاند، بر کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی (2.1 فرزند برای هر زن) در دو دهه ابتدایی قرن بیستویک برآورد کند. به این منظور، با تکیه بر مرور ادبیات تجربی و نظری، این مطالعه به بررسی این فرضیه میپردازد که بهبود کیفیت حکمرانی -که توسط شاخصهای حکمرانی جهانی اندازهگیری میشود- به کاهش باروری منجر میشود.
روش و دادههای تحقیق
پس از ارائه چارچوب نظری، اکنون روش تحقیق مورد استفاده برای بررسی تجربی تأثیر کیفیت حکمرانی بر کاهش باروری بیان میشود. تحقیق حاضر با تحلیل ثانویه متغیرهای اقتباسشده از مجموعه دادههای بانک جهانی[20] انجام شد. استفاده از شاخصهای حکمرانی جهانی بهعنوان متغیرهای مستقل اصلی، امکان تحلیل دقیقتری از چگونگی تأثیر جنبههای خاص کیفیت حکمرانی بر کاهش باروری را در دوره زمانی 2002 تا 2020 در کشورهایی که در ابتدای دوره میزان باروری کل بالاتر از سطح جانشینی (2.1 فرزند برای هر زن) داشتند، فراهم کرد. کشورهای واقع در قارههای آفریقا و اقیانوسیه به دلیل عدم وقوع رویداد مورد بررسی (کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی) در بازه زمانی انتخابشده، از تحلیل کنار گذاشته شدند. بنابراین نمونه مورد بررسی به 57 کشور محدود شد. از این تعداد، 35 کشور در آسیا، 11 کشور در آمریکای جنوبی و 11 کشور باقیمانده در آمریکای شمالی واقع شده بودند.
همانطور که بیان شد این مطالعه عوامل مؤثر بر کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی را بررسی میکند. شاخصهای حکمرانی جهانی که متغیرهای مستقل تحقیق را تشکیل میدهند، حاصل تلاش سه تن از محققان بانک جهـانی دانیـل کـافمن[21]، آرت کرای[22] و پابلو زویـدو لوبـاتون[23] هستند کـه یافتـههـای موسسـات مختلـف بـینالمللـی همچون واحد اطلاعات اکونومیست[24] (EIU)، گروه بینالمللی ریسک کشور[25] (ICRG)، بنیـاد هـریتیج[26] و خانـه آزادی[27] پیرامـون وضـعیت اقتصـادی، سیاسی و اجتماعی کشورها را با یکدیگر ادغام کردند و شاخصهای کلی و جدیدی را تحت عنوان شاخصهای حکمرانی جهانی معرفی نمودند (سامتی، رنجبر و محسنی، 1390).
این شاخصها که در زمان نگارش این مقاله برای ۲۱۵ کشور و منطقه طی دوره ۱۹۹۶-۲۰۲۲ از طریق وبسایت بانک جهانی[28] در دسترس قرار داشتند، با پوشش شش بُعد اساسی کیفیت حکمرانی، شامل حق اظهـار نظـر و پاسـخگـویی[29]، ثبـات سیاسـی[30]، کارآیی و اثربخشی دولت[31]، کیفیت قـوانین و مقـررات[32]، حاکمیـت قانون[33] و کنترل فساد[34]، چارچوبی جامع برای ارزیابی و کمّیسازی این مفهوم فراهم میکنند. نمره هر شاخص از 2.5- (بدترین) تا 2.5 (بهترین) متغیر است (Kaufmann, Kraay and Mastruzzi, 2011). این شش شاخص عبارتند از:
1) حق اظهـار نظـر و پاسـخگـویی: برداشت از میزان مشارکت شهروندان یک کشور در انتخاب دولت خود و همچنین آزادی بیان، آزادی تشکل و رسانه آزاد.
2) ثبات سیاسی و فقدان خشونت/تروریسم: برداشت از این تصور که احتمال بیثباتی یا سرنگونی دولت با ابزارهای غیرقانونی یا خشونتآمیز، از جمله خشونت و تروریسم با انگیزه سیاسی وجود دارد.
3) کارآیی و اثربخشی دولت: برداشت از درک کیفیت خدمات عمومی، کیفیت خدمات ملکی و میزان استقلال آن از فشارهای سیاسی، کیفیت تدوین و اجرای سیاست و اعتبار تعهد دولت به چنین سیاستهایی.
4) کیفیت قـوانین و مقـررات: برداشت از توانایی دولت برای تدوین و اجرای سیاستها و مقررات صحیح که اجازه توسعه بخش خصوصی را میدهد.
5) حاکمیت قانون: درک میزان اعتماد و پایبندی کارگزاران به قوانین جامعه و بهویژه کیفیت اجرای قرارداد، حقوق مالکیت، عملکرد پلیس و دادگاهها و همچنین احتمال جنایت و خشونت.
6) کنترل فساد: درک میزان اعمال قدرت عمومی برای منافع خصوصی، از جمله انواع کوچک و بزرگ فساد و همچنین «تسخیر» دولت توسط نخبگان و منافع خصوصی (همان، 2011).
علاوه بر این، متغیرهای اجتماعی-اقتصادی، جمعیتی و جغرافیایی منتخبی که میتوانند بر میزان باروری کل تأثیر بگذارند، کنترل شدند. این متغیرها که از مجموعه دادههای بانک جهانی اقتباس شدند، عبارتاند از:
نسبت شهرنشینی[35]: نشاندهنده نسبتی از کل جمعیت است که در مناطق شهری زندگی میکنند (نقدی، 1390: 26). شهرنشینی اغلب با تغییر در باروری مرتبط است، بنابراین تأثیر آن بررسی شد.
میزان مرگومیر اطفال[36]: این سنجه برای یک سال ویژه با تقسیم تعداد مرگهای اطفال در طی آن سال بر تعداد موالید زنده همان سال تعریف میشود (لوکاس و میر، 1384: 50). کاهش مرگومیر اطفال میتواند از طریق افزایش چشمانداز بقای کودکان، خانواده کوچکتر را تشویق کند.
میزان مشارکت زنان در نیروی کار[37]: نسبت جمعیت زنان 15 ساله و بالاتری است که از نظر اقتصادی فعال هستند: همه افرادی که برای تولید کالاها و خدمات در یک دوره معین نیروی کار تأمین میکنند (World Bank, 2023). افزایش مشارکت زنان در نیروی کار ممکن است از طریق عواملی مانند استقلال مالی و محدودیتهای مراقبت از کودک بر انتخابهای باروری تأثیر بگذارد.
قاره: این متغیر بهعنوان نماینده عوامل فرهنگی و جغرافیایی مؤثر بر باروری وارد تحلیل شد، زیرا امکان کنترل تأثیر این عوامل بهطور مستقیم فراهم نبود.
با وجود آگاهی از اهمیت کنترل متغیر میانگین سن ازدواج بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر میزان باروری کل بر اساس مدل متغیرهای بینابینی دیویس[38] و بلیک[39] (1956)، به دلیل عدم دسترسی به دادههای مرتبط در دوره زمانی مورد بررسی، این متغیر وارد تحلیل نشد که میتواند بهعنوان یکی از محدودیتهای مطالعه حاضر تلقی شود.
برای تحلیل رابطه بین شاخصهای کیفیت حکمرانی و کاهش باروری، از مدل مخاطره زمان-گسسته[40] بهعنوان یکی از روشهای تحلیل پیشینه واقعه، استفاده شد. این مدل برای تحلیل وقوع رویدادهایی مانند رسیدن به یک میزان باروری کل خاص (در اینجا، زیر سطح جانشینی 2.1 فرزند برای هر زن) مناسب است. این روش به سبب آن که زمان وقوع رویداد را گسسته در نظر میگیرد، بهویژه در علوم اجتماعی که زمان معمولاً به صورت غیرپیوسته (مانند روز، ماه و سال) اندازهگیری میشود، متداول است (ترابی، 1389). در این مقاله، رابطه تغییر کیفیت حکمرانی با تغییر باروری با در نظر گرفتن تأثیر تغییر در سایر عوامل، بررسی شد. به همین منظور از چارچوب رگرسیون لجستیک استفاده شد که برای تحلیل نتایج بله/خیر (در این تحقیق کاهش/عدم کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی) مناسب است. این چارچوب، احتمال کاهش باروری را در رابطه با تغییرات کیفیت حکمرانی و سایر عوامل مرتبط برآورد میکند و به ما این امکان را میدهد تا تأثیر حکمرانی بهتر بر این بُعد خاص از پویایی جمعیت را کمّی کنیم. تمام تحلیلهای آماری با استفاده از نسخه 17 نرمافزار Stata، انجام شد.
یافتهها
نتایج حکایت از آن دارد که میزان باروری کل کشورهای مورد تحلیل طی دوره زمانی مورد بررسی دچار کاهش چشمگیری شده است (جدول 1). بهطور مثال، میانگین میزان باروری کل با کاهشی در حدود یک فرزند و از 3.2 در سال 2002 به 2.4 فرزند در سال 2020 کاهش یافته است. همچنین هیچیک از کشورها در سال 2002 میزان باروری کمتر از سطح جانشینی (2.1 فرزند برای هر زن) را تجربه نکرده بودند اما در سال 2020 تعداد کشورهای دارای این مشخصه جمعیتی به 22 کشور (28.6%) افزایش یافته است. در همین دوره زمانی، تعداد کشورهای دارای میزان باروری کل بین 2.1 تا 3 فرزند برای هر زن از 32 کشور (56.1%) به 28 کشور (49.1%) کاهش یافته است.
همسو با این روند کاهشی، تعداد کشورهای دارای میزان باروری کل بین 3 تا 5 فرزند برای هر زن از 20 مورد (35.1%) در ابتدای دوره به 7 مورد (12.3%) در پایان دوره رسیده است. هیچ کشوری در سال 2020 میزان باروری کل باروری بالاتر از 5 فرزند برای هر زن را تجربه نکرده است در حالی که در سال 2002 باروری پنج کشور در این سطح قرار داشت.
جدول 1- تغییرات میزان باروری کل در کشورهای مورد بررسی، 2020-2002
سطوح میزان باروری کل (فرزند برای هر زن) |
2002 |
2020 |
||
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
فراوانی مطلق |
فراوانی نسبی |
|
کمتر از 2.1 |
0 |
... |
22 |
38.6 |
2.1 تا 3 |
32 |
56.1 |
28 |
49.1 |
3 تا 5 |
20 |
35.1 |
7 |
12.3 |
5 و بیشتر |
5 |
8.8 |
0 |
... |
جمع |
57 |
100.0 |
57 |
100.0 |
شکل 2، روند تغییرات میزان باروری کل را طی دوره زمانی 2020-2002 نمایش میدهد. مطابق نمودار، افغانستان با میزان باروری کل 7.3 فرزند برای هر زن در سال 2002، بالاترین میزان باروری را در میان کشورهای مورد بررسی داشته است که علیرغم یک روند کاهشی تدریجی و رسیدن به میزان باروری کل 4.8 فرزند برای هر زن در سال 2020، همچنان از بالاترین سطح باروری برخوردار بوده است. تیمور شرقی و یمن در رتبههای بعدی قرار میگیرند که این کشورها نیز یک روند کاهشی را طی دوره زمانی مورد بررسی تجربه کردهاند. در مقابل، کشورهای برزیل، مغولستان و اروگوئه در ابتدای دوره به ترتیب دارای پایینترین میزانهای باروری کل (در حدود سطح جانشینی) بودند. از میان این سه کشور، مغولستان تنها کشوری است که در طول دوره مورد بررسی روند افزایشی در باروری را تجربه کرده است. میزان باروری کل مغولستان در سال 2002، 2.1 فرزند برای هر زن بود که در سال 2020 به 2.9 فرزند برای هر زن افزایش یافت. در همین حال، میزان باروری در دو کشور دیگر در طول دوره مورد بررسی یک روند کاهشی را تجربه کرده و به کمتر از 2 فرزند به ازای هر زن رسیده است. بهطور کلی، اکثر کشورها در این بازه زمانی کاهش باروری را با سرعتهای متفاوتی تجربه کردهاند.
تغییرات مطلق و نسبی میانگین شاخصهای حکمرانی جهانی و متغیرهای کنترل در 57 کشور منتخب در جدول 2 ارائه شده است. بررسی شاخصهای ششگانه حکمرانی جهانی در دو سال آغازین و پایانی دوره مورد نظر، نشاندهنده وضعیت نامطلوبی در کشورهای مورد بررسی است. میانگین این شاخصها در هر دو مقطع زمانی منفی بوده است، به این معنی که کیفیت حکمرانی در میان کشورهای منتخب در این دوره در سطح مطلوبی قرار نداشته است. با این وجود روند تغییر در شاخصهای مختلف در دوره زمانی مورد بررسی، متفاوت بوده است. بهطوری که کارآیی و اثربخشی دولت و کیفیت قوانین و مقررات به ترتیب با 5.5 و 2.5 درصد تغییر نسبی، بهطور متوسط بهبود یافتهاند، در حالی که حق اظهارنظر و پاسخگویی (7.1- درصد) ثبات سیاسی (4.2- درصد)، کنترل فساد (22.6- درصد) و حاکمیت قانون (4.7- درصد) دچار تنزل شدهاند. از میان سه متغیر کنترل نیز، بیشترین تغییر نسبی در میزان مرگومیر اطفال اتفاق افتاده است. بهطور خاص افزایش نسبی در میانگین مشارکت زنان در نیروی کار و نسبت شهرنشینی به ترتیب، 3.2 درصد و 11.5 درصد بوده است در حالی که میزان مرگومیر اطفال از نزدیک 33 در هزار به 17.9 در هزار کاهش یافته است (تغییر 46.2- درصدی).
شکل 2- نمودار تغییرات میزان باروری کل در کشورهای مورد بررسی،2020-2002
جدول 2- تغییرات شاخصهای حکمرانی جهانی و متغیرهای کنترل در کشورهای مورد بررسی، 2002-2020
شاخص |
2002 |
2020 |
تغییر مطلق |
تغییر نسبی (%) |
||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|||
حق اظهـار نظـر و پاسـخگـویی |
0.427- |
0.81 |
0.457- |
0.82 |
0.030- |
7.1- |
ثبـات سیاسـی |
0.399- |
0.89 |
0.416- |
0.94 |
0.017- |
4.2- |
کارآیی و اثربخشی دولت |
0.343- |
0.68 |
0.324- |
0.79 |
0.019 |
5.5 |
کیفیت قـوانین و مقـررات |
0.322- |
0.77 |
0.314- |
0.77 |
0.013 |
2.5 |
کنترل فساد |
0.373- |
0.70 |
0.457- |
0.78 |
0.084- |
22.6- |
حاکمیـت قانون |
0.449- |
0.70 |
0.470- |
0.70 |
0.021- |
4.7- |
میزان مشارکت زنان در نیروی کار |
41.6 |
15.9 |
43.1 |
15.0 |
1.5 |
3.2 |
میزان مرگومیر اطفال |
33.3 |
21.4 |
17.9 |
12.3 |
15.4 |
46.2- |
نسبت شهرنشینی |
55.7 |
23.6 |
62.1 |
23.3 |
6.4 |
11.5 |
در شکل 3، نمودار کاپلان-میر برای وقوع رویداد (کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی) در کشورهای منتخب ارائه شده است. بر اساس این نمودار، بیش از 40 درصد کشورها در بازه زمانی مورد نظر این رویداد را تجربه کردهاند اما میزان باروری کل بیش از نیمی از کشورها همچنان در این سطح یا بالاتر از آن باقی مانده است.
شکل 3- نمودار کاپلان -میر برای وقوع باروری زیر سطح جانشینی در کشورهای مورد بررسی، 2002-2020
شکل 4، نمودار کاپلان-میر برای وقوع باروری زیر سطح جانشینی را به تفکیک قاره نشان میدهد. همانطور که میتوان دید کشورهای واقع در آمریکای شمالی نسبت به سایر کشورها با سرعت بیشتری به باروری زیر سطح جانشینی رسیدهاند. از نظر سرعت کاهش باروری، کشورهای آمریکای جنوبی در مرتبه دوم و کشورهای آسیایی در رتبه سوم قرار میگیرند. البته با توجه به تفاوت در فراوانی کشورهای واقع در هر طبقه، این مقایسه بایستی با احتیاط انجام شود.
شکل 4- نمودار کاپلان -میر برای وقوع رویداد باروری زیر سطح جانشینی در کشورهای مورد بررسی به تفکیک قاره، 2020-2002
در این بخش مدلهای مخاطره زمان-گسسته برای برآورد تأثیر متغیرهای مستقل بر مخاطره وقوع رویداد مورد نظر (کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی) استفاده شدهاند و نتایج در جدول 3 به نمایش در آمده است.
در ستون اول جدول 3، ضرایب تعدیلنشده برای بررسی تأثیر هریک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته آمده است. هر شش شاخص مربوط به کیفیت حکمرانی تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش باروری به زیر سطح جانشینی داشتهاند. به بیان دیگر، احتمال کاهش باروری با بهبود هریک از ابعاد کیفیت حکمرانی افزایش مییابد. از میان سایر متغیرها نیز افزایش میزان مرگومیر اطفال، احتمال وقوع این رویداد را بهطور معناداری کاهش داده است. بهطور خاص، هر واحد افزایش در این متغیر، احتمال وقوع رویداد را 8 درصد کاهش داده است. هر واحد افزایش در نسبت شهرنشینی نیز احتمال وقوع واقعه را 2 درصد افزایش داده است. دو متغیر میزان مشارکت زنان در نیروی کار و قاره، تأثیر معناداری بر باروری نداشتند.
در ادامه، تأثیر هریک از شاخصهای کیفیت حکمرانی با کنترل چهار متغیر کنترل گزارش شده است (مدلهای 1 تا 6). با کنترل این متغیرها، به استثنای دو شاخص کارآیی و اثربخشی دولت و کیفیت قوانین و مقررات، سایر شاخصهای حکمرانی تأثیر مثبت و معنادار خود را حفظ کردهاند. بهطور خاص، با افزایش یک واحد در هر یک از شاخصهای کنترل فساد، حاکمیت قانون، حق اظهـار نظـر و پاسـخگـویی و ثبات سیاسی، احتمال وقوع رویداد به ترتیب 3.09، 2.34، 2.06 و 2.04 برابر افزایش مییابد.
در مدل 7، تأثیر هریک از شاخصهای کیفیت حکمرانی با کنترل سایر شاخصهای کیفیت حکمرانی و متغیرهای کنترل برآورد شده است. همانطور که مشاهده میشود، تنها متغیرهای حق اظهـار نظـر و پاسـخگـویی و ثبات سیاسی تأثیر مثبت و معنادار خود را حفظ کردهاند و شدت این تأثیر نسبت به مدل تعدیلنشده افزایش یافته است. به عبارت دیگر، پس از حذف تأثیر سایر متغیرها، هر واحد افزایش در متغیرهای حق اظهار نظر و پاسخگویی و ثبات سیاسی، احتمال رسیدن به باروری زیر سطح جانشینی را به ترتیب 2.99 و 2.27 برابر افزایش میدهد. این در حالی است که مقادیر مشابه برای سایر ابعاد حکمرانی به شدت کاهش یافته و معناداری خود را از دست داده است.
در مورد متغیرهای کنترل، تأثیر میزان مرگومیر اطفال در همه مدلهای برازششده کاهشی و معنادار بوده است و ثابت نگهداشتن سایر متغیرها نیز تغییر قابل توجهی در شدت این تأثیر ایجاد نکرده است. نسبت شهرنشینی، اگرچه قبل از کنترل سایر متغیرها افزایش اندکی در احتمال رسیدن به باروری زیر سطح جانشینی ایجاد میکند، اما این تأثیر پس از کنترل سایر متغیرها (مدل 7) از بین میرود. علاوه بر این، شواهدی در مورد تأثیر سایر متغیرهای کنترل به دست نیامد.
بنابراین این فرضیه که بهبود کیفیت حکمرانی به کاهش باروری منجر میشود، تأیید میشود، هرچند چنین تأثیری تنها در مورد برخی از ابعاد کیفیت حکمرانی مستقل از سایر عوامل ظاهر میشود و نقش مستقیمی در کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی ایفا میکند.
جدول 3- نتایج مدلهای مخاطره زمان گسسته برای رویداد رسیدن به باروری زیر سطح جانشینی در کشورهای مورد بررسی، 2020-2002 |
متغیر |
حق اظهـار نظـر و پاسـخگـویی |
ثبـات سیاسـی |
کارآیی و اثربخشی دولت |
کیفیت قـوانین و مقـررات |
حاکمیـت قانون |
کنترل فساد |
میزان مشارکت زنان در نیروی کار |
میزان مرگومیر اطفال |
نسبت شهرنشینی |
قاره |
آمریکای شمالی (مرجع: آسیا) |
آمریکای جنوبی (مرجع: آسیا) |
مقدار ثابت |
Log likelihood |
*** معنادار در سطح 99 درصد اطمینان ** معنادار در سطح 95 درصد اطمینان * معنادار در سطح 90 درصد اطمینان |
|
نسبت شانس (Odds Ratio) |
ضرایب تعدیلنشده |
***2.43 |
***2.62 |
***3.10 |
***2.69 |
***3.07 |
***3.30 |
1.01 |
***0.92 |
*1.02 |
1.17 |
1.23 |
|
||||
مدل 1 |
*2.06 |
|
0.998 |
***0.91 |
0.99 |
|
0.68 |
0.85 |
0.603 |
98.0- |
|||||||
مدل 2 |
**2.04 |
1.0 |
***0.91 |
0.98 |
|
0.98 |
1.30 |
0.46 |
97.1- |
||||||||
مدل 3 |
2.05 |
|
1.0 |
**0.92 |
*0.98 |
|
1.43 |
1.8 |
0.403 |
98.6- |
|||||||
مدل 4 |
1.47 |
|
1.0 |
***0.91 |
0.98 |
|
1.15 |
1.49 |
0.406 |
99.4- |
|||||||
مدل 5 |
*2.34 |
|
1.0 |
**0.93 |
*0.98 |
|
1.58 |
1.93 |
0.341 |
98.2- |
|||||||
مدل 6 |
**3.09 |
1.0 |
***0.92 |
**0.97 |
1.58 |
1.97 |
0.576 |
96.7- |
|||||||||
مدل 7 |
*2.99 |
**2.27 |
0.86 |
0.93 |
0.39 |
2.61 |
0.99 |
***0.92 |
0.98 |
0.3 |
0.48 |
1.37 |
93.4- |
بحث و نتیجهگیری
با توجه به تصویری که از ابعاد و زوایای موضوع ارائه شد، در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق که حول محور تأثیر کیفیت حکمرانی بر کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی مطرح شد، میتوان گفت که بهبود کیفیت حکمرانی تا حدی میتواند بهطور مستقل به کاهش باروری منجر شود. نتایج این مقاله حاکی از آن بود که هر شش بُعد حکمرانی جهانی، تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش باروری دارند هرچند پس از تعدیل ابعاد مختلف کیفیت حکمرانی و عوامل جمعیتی، جغرافیایی و اقتصادی، این تأثیر مثبت تنها در مورد دو بُعد حق اظهار نظر و پاسخگویی و ثبات سیاسی حفظ میشود. به عبارت دیگر، تأثیر اولیه سایر ابعاد حکمرانی (کارآیی و اثربخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد) ناشی از تفاوت کشورهای منتخب در سایر ابعاد حکمرانی و ویژگیهای مورد بررسی است اما حق اظهار نظر و پاسخگویی و ثبات سیاسی میتوانند مستقل از سایر عوامل بر باروری تأثیر بگذارند که با توجه به تنزل هر دو شاخص در دوره مورد بررسی، انجام تمهیدات لازم برای بهبود آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بهبود شاخصهای کیفیت حکمرانی میتواند از طریق مکانیسمهای مختلفی به کاهش باروری منجر شود. محیط عاری از فساد میتواند سرمایهگذاری در تحصیلات و مراقبتهای بهداشتی را تقویت کند و زنان را از طریق افزایش آگاهی و دسترسی به خدمات بهداشت باروری توانمند کند. حاکمیت قانون نیز میتواند دستابی مردم به حقوق فرزندآوری و بهداشت باروری را امکانپذیر کند و از اتلاف منابع و بروز تخلفات اداری و مالی در ارائه خدمات مقتضی جلوگیری کند. ثبات سیاسی میتواند تداوم ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی را تضمین کند و خطرپذیری تصمیمگیریهای خانوادگی را با ایجاد یک محیط امن به حداقل برساند. حق اظهار نظر شهروندان و پاسخگویی مسئولان نیز میتواند ضمن ایجاد بستر لازم برای شناخت نیازها و اولویتهای زوجین، مدیریت صحیح منابع در راستای رسیدن به این نیازها را تضمین کند. در مجموع، همانطور که خاک سالم مواد مغذی و حمایتی مورد نیاز برای رشد گیاهان را فراهم میکند، حکمرانی خوب نیز شرایط مساعدی برای تصمیمگیری آگاهانه افراد در مورد تعداد فرزندانشان را فراهم میکند و بنابراین سرمایهگذاری در حکمرانی مطلوب را میتوان ابزار مناسبی برای تحقق اهداف جمعیتی پایدار با تأکید بر عاملیت افراد دانست.
ادبیات تجربی موجود نیز همسو با چارچوب نظری تحقیق که برگرفته از نظریه گذار جمعیتی، نظریه نوسازی و نظریه نهادی بود، این یافتهها را تأیید میکند. مطابق با نظریه نهادی، کشورهایی که از حکمرانی با ثبات و نهادهای مؤثری برخوردارند، نهتنها در مسیر موفقیتآمیز کاهش باروری حرکت میکنند، بلکه در حوزههای دیگر نیز پیشرفت قابل ملاحظهای را تجربه میکنند. یافتههای تحقیقات جانسون-هنکس (2007)؛ مولتری و تیمائوس (2015)؛ کالدول و کالدول (2002)؛ دیلون و فیلیپس (2015)؛ گوپتا (1999) این موضوع را تأیید میکنند. شواهدی همچون تأثیر مثبت اجرای برنامههای تنظیم خانواده (کاسترلین، 2017)، نقش بهبود زیرساختهای مراقبت بهداشتی و کاهش مرگومیر اطفال و کودکان (حکمتیفرید، محمدزاده و حسینزاده، 1399؛ هوشمند، سرگلزایی قدیم و مصطفوی ترقی، 1401؛ سایهمیری، 1396؛ امام قلیپور و آسمانه، 2016؛ فراگ و همکاران، 2013) و تأثیر ارتقای شاخص توسعه انسانی (مکیان و بیباک، 1394؛ سامتی، رنجبر و محسنی، 1390؛ راجکومار و سواروپ، 2008؛ اولافسدوتر و دیگران، 2011) بر کاهش باروری، همسویی نظریه گذار جمعیتشناختی با اهمیت کیفیت حکمرانی را آشکار میکند.
پیشنهاد میشود مطالعات آینده با بررسی نقش کیفیت حکمرانی در افزایش باروری به سطح جانشینی، گام دیگری در جهت غنیسازی ادبیات پژوهشی مرتبط با تأثیر حکمرانی بر پویاییهای جمعیت بردارند. بررسی این مسأله فراتر از هدف این مقاله بود و شواهد تجربی کافی برای بررسی آن نیز فراهم نبود. بر اساس اطلاعات مجموعه دادههای بانک جهانی[41]، از میان 78 کشور دارای میزان باروری زیر سطح جانشینی در سال 2002، تنها 9 کشور[42] در دوره زمانی 2020-2002 افزایش میزان باروری به این سطح یا فراتر از آن را تجربه کرده بودند که حجم نمونه کافی برای ارزیابی نقش کیفیت حکمرانی در افزایش باروری را فراهم نمیکرد. از آنجا که اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی از جمله ایران پدیده تداوم میزان باروری پایین یکی از مسائل مهم جمعیتی به شمار میآید و سیاستگذاریهای کلان را به سمت افزایش باروری سوق داده است، بررسی این مسأله میتواند در تبیین پدیده تداوم باروری زیر سطح جانشینی راهگشا باشد و به تدوین سیاستهای جمعیتی کارآمد نیز کمک کند. البته این بررسی مستلزم توسعه مبانی نظری تبیینکننده روند افزایشی در باروری است که با توجه به تازگی نسبی پدیده تداوم میزانهای باورری در سطوح پایین و لزوم دسترسی به شواهد تجربی کافی، نیازمند تلاش مضاعف پژوهشی است. مطالعات آینده میتوانند با تمرکز بر بسط مبانی نظری و روششناسی پدیده معکوسشدن روند کاهشی باروری، زمینههای سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و طراحی مداخلات مؤثر برای ترمیم ساختار سنی جمعیت و تضمین رشد جمعیتی مطلوب را فراهم کنند.
[1]. Total Fertility Rate
[2]. Pressat
[3]. Replacement level fertility
[4]. Demographic transition theory
[5]. Modernization theory
[6]. Institutional theory
[7]. White
[8]. Dhillon & Phillips
[9]. Gupta
[10]. Caldwell & Caldwell
[11]. Johnson-Hanks
[12]. Moultrie & Timæus
[13]. Casterline
[14]. Farag
[15]. Organisation for Economic Co-operation and Development (OECD)
[16]. Rajkumar
[17]. Swaroop
[18]. Olafsdottir
[19]. Worldwide Governance Indicators
[20]. https://www.worldbank.org
[21]. Daniel Kufmann
[22]. Aart Kraay
[23]. Pablo Zoido Lobaton
[24]. Economist Intelligence Unit
[25]. International Country Risk Group
[26]. Heritage Foundation
[27]. Freedom House
[28]. https://www.worldbank.org/en/publication/worldwide-governance-indicators
[29]. Voice & Accountability
[30]. Political Stability (No Violence)
[31]. Government Effectiveness
[32]. Regulatory Quality
[33]. Rule of Law
[34]. Control of Corruption
[35]. Urbanization Ratio
[36]. Infant Mortality Rate
[37]. Female's Labor Force Participation Rate
[38]. Davis
[39]. Blake
[40]. Discrete time hazard model
[41]. https://www.worldbank.org
[42]. این کشورها شامل گرجستان، جبلالطارق، آروبا، جزیرۀ من، نیوزیلند، ایسلند، تونس، قزاقستان و سیشل بوده است.