Spatial Analysis of the Main Causes of Death Among Youth in Iran in 2021

Document Type : Original Article

Authors

1 Master’s Student in Demography, Yazd University, Yazd, Iran

2 Associate Professor of Demography, Department of Social Sciences, Yazd University, Yazd, Iran

3 Associate Professor, Department of Geography, Yazd University, Yazd, Iran

Abstract

Background and Aim: Over the past several decades, Iran has undergone an epidemiological transition marked by a decline in overall mortality alongside significant shifts in the leading causes of death. Despite improvements in public health and a general downward trend in mortality, youth mortality rates continue to be relatively high. This study aims to identify the patterns and leading causes of youth mortality in Iran.

Data and Method: This applied study uses a secondary analysis of data from the Global Burden of Disease Study (2021), based on the latest cause-of-death classification model ICD-11. The rate index was used to compare causes of death by gender at the provincial level.
Findings: The majority of youth deaths are due to post-transition diseases. Transport accidents, COVID-19, and cancer were the top three causes of death in 2021. Men exhibited higher death rates than women for all three causes. Pearson's correlation indicated a significant relationship (p<0.01) between development level and death rates from these causes across provinces.

Conclusion: The most common causes of death among young people are non-communicable diseases and accidents. These causes of death are preventable and are mainly related to people's lifestyles. There is a need to emphasize culture-building to shift people's lifestyles and social behaviors, as well as to recognize the importance of treatment. Less developed provinces should be prioritized in policymaking.

Key Message: Youth mortality in Iran is often a phenomenon occurring outside the healthcare system and influenced by individual lifestyle choices and behaviors. Health policies should therefore emphasize preventive interventions focused on raising awareness and modifying youth behaviors, in addition to medical treatment.

Keywords


مقدّمه و بیان مسأله

با ورود جوامع به دوره گذار جمعیتی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بشر یعنی کاهش مرگ‌ومیر که از آن تحت عنوان گذار اپیدمیولوژیک یاد می‌کنند به انجام رسید. با طی شدن گذار اپیدمیولوژیک در کشور ایران و انتقال مرگ‌ومیر به سنین بالاتر انتظار بر این است که افراد تعداد سال‌های بیشتری را عمر کنند (ساسانی‌پور و شهبازین، 1401؛ ترکاشوند مرادآبادی و عباسی، 1398؛ ترکاشوند مرادآبادی و ترکاشوند، 1398) با این وجود هنوز در کشور مرگ جوانان وجود دارد و یکی از تفاوت‌های اصلی ساختار سنی مرگ در جمعیت ایران با دنیا، بالا بودن مرگ آن در سنین جوانی است (کوششی و ترکاشوند، 1396). جوانان بخش قابل‌توجهی از جمعیت و سرمایه‌ها و گنجینه‌های کشور هستند که با توان خود می توانند به رشد و بالندگی کشور کمک کنند. جوانان مظهر استعداد و نبوغ هستند و سرآمدان تغییر در هر جامعه‌ای هستند و مرگ‌ومیر جوانان برای جوامع پیامدهای نامطلوبی به‌منظور از دست رفتن یک انسان، سرمایه انسانی و توانمندی‌های آن مانند باروری، عواقب اقتصادی-اجتماعی ناشی از بار تکفل که بر دوش جوانان هست را در پی خواهد داشت (Acosta et al., 2024؛ مرادی و همکاران، 1402).

با توجه به اهمیت مرگ در سنین پایین از لحاظ نیروی انسانی، بررسی مرگ‌ومیر جوانان برای جامعه حائز اهمیت است. جوانان، نقش سرنوشت‌سازی از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی برای آینده کشور دارند. از این‌رو، کاهش مرگ‌و‌میر در این گروه سنی، بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار جامعه را تضمین می‌کند. مرگ جوانان منجر به از دست رفتن پتانسیل‌ها، توانمندی‌ها و انرژی‌های آنها می‌شود. این موضوع باعث کاهش نیروی کار، کاهش تولید و افزایش هزینه‌های بهداشتی و درمانی می‌شود (Elster & Kuznets, 1994). همچنین، از دیدگاه اجتماعی، مرگ زودرس جوانان به خانواده‌ها و جامعه به‌طورکلی آسیب می‌رساند. از طرف دیگر مرگ جوان به‌دلیل مرگ فردی که می‌توانست فرزندآوری کند، اثر کاهشی بیشتری بر رشد جمعیت دارد (WHO, 2024).

در تعریف جوانی معمولا از سنین 15 تا 19 و 20 تا 24 سال نام برده می‌شود و سازمان ملل (2024) نیز گروه سنی 15 تا 24 سال را در گزارشات خود به‌عنوان سن جوانی ذکر نموده است (UNDESA, 2024 ). ولی با وجود اختلافات در تعریف جوان، به‌طورکلی تعریف آن بسته به زمینه کاربرد آن می‌تواند متفاوت باشد (Abbasi-Shavazi, et al., 2013). در این گزارش گروه سنی 15-29 ساله تحت عنوان جوانان مورد بررسی قرار گرفته است.

براساس آخرین گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2016، از میان 56.9 میلیون فوت درسراسر جهان بیش از نیمی از علل اصلی فوت به ترتیب مربوط به بیماری‌های قلبی عروقی، ریه و دستگاه تنفسی، سل، اسهال، دیابت نوع اول، عوارض زایمان زودرس، سیروز کبدی و حوادث جاده‌ای است. بیماری‌های قلبی عروقی اولین و بزرگترین علل مرگ در جهان هستند. براساس آمارهای سازمان ثبت احوال کشور، پنج علت اول فوت ایران در دهه اخیر، بیماری‌های قلبی عروقی، سرطان‌ها، بیماری‌های دستگاه تنفسی، حوادث و سوانح و بیماری‌های عفونی و انگلی بوده است. در سال 1395 مرگ ناشی از سوانح و حوادث حدود 8 درصد علل مرگ ایران و رتبه چهارم را به خود اختصاص داد. در حالی که در سطح جهان این علت رتبه هشتم را به خود اختصاص داده است که توجه به مرگ ناشی از سوانح و حوادث را به خوبی گوشزد می‌کند (فتحی و همکاران، 1397). همچنین در گروه‌های سنی جوانان عمده‌ترین علل مرگ به ترتیب اهمیت عبارتند از: سوانح و حوادث، خودکشی و سوء مصرف مواد مخدر (مقدس‌جعفری و همکاران، 1387). اگرچه مرگ‌و‌میر پدیده‌ای فراگیر و اجتناب‌ناپذیر می‌باشد، با این حال انسان‌ها همیشه در تکاپوی بقا هستند. علت مرگ‌و‌میر می‌تواتد نشان‌دهنده شرایط اجتماعی، نحوه بهره‌مندی مردم یک جامعه از خدمات بهداشتی و درمانی و چگونگی توزیع عوامل خطر در گروه‌های سنی و جنسی باشد (مقدس‌جعفری و همکاران، 1387). بدین منظور، بررسی علت مرگ‌و‌میر می‌تواند نقش موثری در ترسیم وضعیت سلامت یک جامعه و به‌ویژه جوانان و کمک به نحوه توزیع خدمات بهداشتی در سطح جامعه داشته باشد.

با توجه به کاهش رشد جمعیت کشور در دهه‌های اخیر، از جمله سیاست‌های جمعیتی موثر در کنار افزایش سطح باروری، می‌تواند ارتقا امید‌زندگی و پیشگیری از مرگ جوانان باشد. با توجه به اینکه کشور ایران دارای پتانسیل‌های زیادی جهت توسعه در زمینه‌های مختلف می‌باشد، سرمایه‌گذاری در بخش مسائل اجتماعی جوانان و ارتقا سلامت آنها نقش موثری در روند توسعه کشور خواهد داشت (فتحی و همکاران، 1397). مطالعات انجام شده در حوزه مرگ‌و‌میر نشان می‌دهد علت‌های مرگ‌و‌میر در سطح استان‌ها متفاوت می‌باشد. ساسانی‌پور (1400) نیز اشاره می‌کند که مرگ‌‌ومیر ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی در استان‌های سیستان و بلوچستان، گلستان، هرمزگان، لرستان، خوزستان و کرمانشاه بیشترین تاثیر منفی را داشته است. استان یزد کمترین تاثیر منفی را در این علت مرگ داشته است. سرطان‌ها و تومورها که دومین علت مرگ در کشور شناخته می‌شوند، در استان‌های آذربایجان غربی و شرقی بیشترین تاثیر منفی را داشته‌اند. بدین منظور، نیاز است تحلیل استانی مرگ جوانان در کشور انجام شود. به‌منظور تحقق این هدف و همچنین با توجه به متفاوت بودن علت مرگ در سطح استان‌های کشور و بررسی تفاوت‌های فضایی و چگونگی پراکندگی علت‌های مرگ جوانان در سطح کشور، همچنین نمایش بهتر پراکندگی علت‌های مرگ جوانان، در این مطالعه به تحلیل فضایی علت‌های مرگ جوانان در سال 1400 پرداخته می‌شود. تحلیل فضایی نگرشی است که به سنجش چگونگی پراکندگی‌ها و ریشه‌یابی عوامل موثر در شکل‌گیری تفاوت‌ها و تشابهات مکانی در چارچوب دیدگاه‌های جغرافیایی می‌پردازد (شماعی و احمدی، 1395).

 

پیشینه تجربی

پیشینه مطالعاتی در حوزه مرگ‌ومیر جوانان در ایران به دلیل محدودیت داده‌ خیلی طولانی نیست و عمده کارهای مربوط به دو دهه گذشته است. ساسانی‌پور و شهبازین (1401) در مطالعه خود نشان دادند براساس داده‌های فوت سازمان ثبت احوال کشور 9.6 و 5.7 درصد مرگ‌ومیر مردان و زنان کشور در سال 1395 مربوط به گروه سنی 15-34 سال بوده است. در سطح مردان، استان‌های سیستان و بلوچستان 22 درصد، هرمزگان 16 درصد، و کهگیلویه و بویر‌احمد 16 درصد، بالاترین سهم مرگ‌ومیر جوانان را به خود اختصاص داده اند. از طرفی استان‌های خراسان جنوبی، سمنان، اردبیل، گیلان و تهران با سهمی کمتر از 10 درصد، کمترین سهم مرگ‌ومیر جوانان در سال 1395 را داشتند.

در حوزه علت مرگ جوانان، آهنگران و پور‌جمشیدی (1400) در مطالعه خود نشان می‌دهند که سه علت اصلی مرگ جوانان در ایران براساس ICD-10: حوادث مربوط به حمل و نقل، خودکشی و خشونت، بوده است. نتایج مطالعه محمد‌پور و همکاران (1395) نشان می‌دهد مرگ‌ومیر به علت سوانح و حوادث رانندگی با 43.8%، حوادث نامشخص 11.8%، بیماری‌های قلبی و عروقی با 10.4% بیشترین میزان مرگ‌ومیر را در شهر سبزوار شامل شده‌اند. مقدس‌جعفری و همکاران (1387) در مطالعه خود نشان می‌دهند چهار علت اول مرگ‌ومیر جوانان در استان خوزستان، حوادث، بیماری‌های قلبی و عروقی، سوء مصرف مواد مخدر و سرطان‌ها بوده است. یاری‌فرد و همکاران (1401) در یک مطالعه مشابه نشان دادند که میزان مرگ جوانان در منطقه مدیترانه شرقی، جز کشورهای سوریه و لیبی، روند کاهشی داشته است و بیشترین علت اصلی مرگ جوانان ناشی از حوادث بوده است. از سال 2010 به بعد، مرگ به علت خشونت‌های بین‌فردی رتبه اول را دارد و روند افزایشی معناداری داشته است. یاوری و همکاران (1382) در مطالعه خود اطلاعات مربوط به 2598891 متوفیات را در سال 1382 بررسی کردند. نتایج نشان داد مرگ به‌دلیل بیماری‌های دستگاه گردش خون و سوانح و حوادث در تمام سال‌های مورد بررسی به ترتیب در رتبه‌های اول و دوم قرار دارد. علل فوق همراه با سرطان‌ها، بیماری‌های دستگاه تنفسی، ناهنجاری‌های مادرزادی و کروموزومی، بیماری‌های دستگاه گوارش، بیماری‌های عفونی و انگلی، بیماری‌های نوزادان و بیماری‌های کلیوی و دستگاه ادراری در مجموع 80 درصد علل مرگ را تشکیل می‌دادند. کوششی و همکاران (1392) امید زندگی سال 1385 استان فارس را محاسبه کردند. نتایج این مطالعه نشان داد باید به بیماری‌های قلبی عروقی توجه خاص داشت، زیرا بیشترین سهم را در کاهش امید زندگی به خود اختصا داده است. در این زمینه حوادث غیرعمد در رتبه بعد قرار دارند. در سال 1385 بیش از 3000 نفر از مردان استان فارس در اثر حوادث غیرعمد فوت شدند که سهم قابل‌توجهی از آن قابل پیشگیری و کنترل می‌باشد.

مطالعات خارجی مرتبط با موضع مرگ‌ومیر جوانان دارای نتایج مشابه با مطالعات داخلی هستند، والاس[1] و همکاران (2024) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که کودکان متولد از مهاجران، که به‌عنوان نسل دوم شناخته می‌شوند، به‌عنوان یکی از سریع‌ترین و متنوع‌ترین گروه‌های سنی در جهان شناخته می‌شوند. این مطالعه به بررسی خطر مرگ در بزرگسالی برای این نسل نسبت به جمعیت اکثریت می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهد که نسل دوم دارای نرخ‌های خطر مرگ‌ومیر بالاتری از جمله در موارد خودکشی، سوءمصرف مواد و حمله هستند. تحقیقات با استفاده از داده‌های ثبت‌نامی سوئد بر روی 13,404 مرگ در میان 2.35 میلیون بزرگسال جوان انجام شده است. قبل از تعدیل عوامل اجتماعی-اقتصادی دوران کودکی، نرخ خطر مرگ‌ومیر برای نسل دوم 29 درصد بالاتر از جمعیت اکثریت بود. پس از تعدیل، این نرخ به 16 درصد کاهش یافت، اما همچنان بالاتر باقی ماند. علاوه بر این، نتایج نشان می‌دهد که این خطرات در میان نسل دوم با والدینی از کشورهای مختلف، از جمله فنلاند و سایر کشورهای اسکاندیناوی، بیشتر مشهود است. به‌ویژه، نسل دومی که والدینشان در فنلاند متولد شده‌اند، نرخ‌های خطر مرگ‌ومیر بالاتری از تمامی علل و همچنین علل خارجی دارند. در نهایت، این مطالعه تأکید می‌کند که تفاوت‌های موجود در نرخ مرگ‌ومیر نسل دوم نسبت به جمعیت اکثریت، بخشی از آن به عوامل اجتماعی-اقتصادی دوران کودکی مرتبط است و نیاز به توجه بیشتری به این موضوع وجود دارد. پرز و لوپز[2] (2021) به بررسی تفاوت‌های مرگ‌ومیر جوانان در مکزیک پرداختند و سعی داشتتند تفاوت‌ها را براساس علل مشخص، جنسیت و سطوح حاشیه‌نشینی شهری در دو دوره سه‌ساله (2004-2006 و 2015-2017) تعیین کنند. این مطالعه همچنین با استفاده از داده‌های رسمی، رابطه‌ای بین این تفاوت‌ها، محیط اجتماعی و دسترسی به منابع بهداشتی بررسی می‌کند. در این مطالعه سال‌های زندگی از دست رفته (YLL) برای سنین 0 تا 85 سال و همچنین برای گروه سنی 15 تا 29 سال برای 15 علت اصلی مرگ در مکزیک در هر دو دوره مورد بررسی قرار گرفت. محدوده شهرداری‌ها به دو دسته تقسیم شد: حاشیه‌نشینی بالا و بسیار بالا و حاشیه‌نشینی پایین و بسیار پایین. مرگ‌های خشونت‌آمیز، به‌ویژه قتل‌ها، اصلی‌ترین علل مرگ در میان جوانان زن و مرد در سراسر مکزیک هستند و این مرگ‌ها از دوره اول به دوره دوم افزایش یافته‌اند. مردان 15 تا 29 ساله در شهرداری‌های با حاشیه‌نشینی بالا و بسیار بالا نسبت به افرادی که در شهرداری‌های با حاشیه‌نشینی پایین و بسیار پایین زندگی می‌کنند، در 13 علت از 15 علت مورد بررسی در سال‌های 2004-2006 و در تمامی علل برای سال‌های 2015-2017، سال‌های زندگی بیشتری را از دست داده‌اند. برای زنان نیز، در 13 علت از 15 علت، افزایش سال‌های زندگی از دست رفته در هر دوره مشاهده شده است. این یافته‌ها نشان‌دهنده نابرابری‌های غیرمنصفانه‌ای است که جوانان در شهرداری‌های با حاشیه‌نشینی بالا و بسیار بالا با آن‌ها روبرو هستند.

جمع‌بندی مطالعات به وضوح نشان می‌دهند که نیاز به مداخلات هدفمند برای کاهش مرگ‌ومیر جوانان و بهبود شرایط زندگی آن‌ها احساس می‌شود. این مطالعه تاکید می‌کند برای مقابله با مرگ جوانان نیاز به تحقیقات دقیق جمعیت شناختی در زمینه‌های مختلف می‌باشد. از جمله مواردی که باید مورد بررسی قرار گیرد، علل اصلی مرگ زودرس، الگوها و تغییرات آماری، و ارائه راهکارهای سیاستگذاری مناسب است. همچنین استفاده از تحلیل فضایی در توزیع علت مرگ جوانان در سطح استان‌های کشور می‌تواند به‌طور واضح‌تری شرایط موجود را نمایش دهد.

 

ملاحظات نظری

نظریه اصلی مرتبط با مطالعه حاضر، نظریه گذار اپیدمیولوژیک است. نظریه گذار اپیدمیولوژیک در سال 1971 توسط عمران[3] و برای تشریح رشد جمعیت براساس تغییرات در میزان‌های باروری و مرگ‌و‌میر مورد استفاده قرار گرفت. فرض اصلی این نظریه این بود که در جریان عبور از مرحله مرگ‌و‌میر بالا به پایین، همه جمعیت‌ها تغییری را در الگوی بیماری و علل اصلی مرگ تجربه می‌کنند. عمران سه مرحله اصلی برای گذار اپیدمیولوژیک در نظر می‌گیرد: 1- عصر طاعون و قحطی، در این مرحله مرگ‎‌و‌میر بالا و امیدزندگی در بدو تولد پایین و در دامنه‌ای حدود 25 تا 30 سال در نوسان است. 2- عصر فروکش کردن پاندمیک‌ها، مرگ‌و‌میر به‌طور فزاینده‌ای کاهش می‌یابد و امیدزندگی در بدو تولد به حدود 50 سال می‌رسد. 3- دوره بیماری‌های ساخته بشر و کشنده، مرگ‌و‌میر به کاهش خود ادامه می‌دهد و در سطح پایین به ثبات نسبی می‌رسد. امیدزندگی نیز به حدود 70 سال نزدیک می‌شود (Omran, 1971). بهبود امیدزندگی کشورهای توسعه‌یافته طی دهه 1970-1980 منجر به طرح این ایده شد که گذار اپیدمیولوژیک در سطح ثابتی قرار نخواهد گرفت و پژوهشگران به اصلاح ایده‌های عمران با گسترش مراحل گذار اپیدمیولوژیک پرداختند. پیشنهادهای اولیه برای مرحله چهارم گذار توسط الشانسکی و آلت[4] (1986) (دوره تاخیر در بیماری‌های مزمن) و توسط راجرز و هاکنبرگ[5] (1987) (مرحله هیبریستیک) عنوان شد (ساسانی‌پور و همکاران، 1396).

مطالعات حوزه مرگ‌و‌میر در کشور را می‌توان در قالب نظریه گذار اپیدمیولوژیک بررسی کرد که در آن مرگ‌و‌میر از سطوح بالا به سطوح پایین می‌رسد. همچنین علت مرگ نیز در طی فرایند گذار، از بیماری‌های واگیر و عفونی به بیماری‌های مزمن و غیرواگیر تغییر پیدا می‌کند. مطالعات در قالب بررسی گذار اپیدمیولوژیک در ایران و به‌ویژه در حوزه جوانان اندک است بدین منظور مطالعه حاضر تحت تاثیر نظریه گذار اپیدمیولوژیک می‌باشد. مرور کلی مطالعات نشان از این است که مرگ در جمعیت ایران به سطوح پایین رسیده است و با طی شدن گذار اپیدمیولوژیک علت اصلی مرگ در کشور شامل علل مزمن و سوانح و حوادث است. بحثی که در این حوزه همواره مطرح می‌شود، این است که الگوی مرگ‌و‌میر ایران با مدل‌های مرگ‌و‌میر متفاوت است. به‌طور مثال جعفری و نقوی (1385) نشان دادند که آمار مرگ‌و‌میر ناشی از حوادث در ایران بسیار بالاتر از سایر کشورها است. کوششی و ساسانی‌پور (1390) نیز تاکید کرده‌اند الگوی سنی مرگ ناشی از حوادث ترافیکی، که میزان آن برای مردان بسیار بالا است، کاملا متفاوت از الگوی سنی کل فوت‌ها است. نقوی و دیگران (1387) برآورد کرده‌اند که 52 درصد از سال‌های از دست رفته عمر در گروه سنی 15 تا 22 ساله ناشی از حوادث است. کوششی و ترکاشوند (1396) در بررسی مطابقت الگو‌های مرگ‌‌و‌میر ایران با الگو‌های مدل استاندارد، با استفاده از داده‌های ثبتی مرگ‌و‌میر و روش لوجیت براس، نشان دادند برخلاف تصور رایج در استفاده از مدل غرب کول و دمنی در توصیف الگوی مرگ‌و‌میر ایران، الگوی مرگ‌و‌میر ایران با هیچ یک از مدل‌های استاندارد مطابقت ندارد و صرفا تفاوت نسبی کمتری با مدل شمال کول و دمنی دارد و علت آن، آمار بالای تصادفات در سنین جوانی در ایران است (کوششی و ترکاشوند، 1396). بنابراین می‌توان نتیجه گرفت میزان بالای مرگ ناشی از حوادث به‌ویژه در جوانان موجب شده است الگوی سنی مرگ در ایران منحصربه‌فرد و متفاوت از سایر مدل‌ها باشد.

 

روش و داده‌های پژوهش

پژوهش حاضر از نوع مقطعی و به لحاظ هدف کاربردی و از روش اسنادی یا تحلیل ثانویه اطلاعات استفاده شده است. داده مورد استفاده شامل داده جمعیت به تفکیک سن و جنس و داده مرگ به تفکیک سن و جنس و بر حسب علت مرگ طبق طبقه‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها ارائه شده است. جدیدترین نسخه این طبقه‌بندی، ICD-11 است که توسط سازمان جهانی بهداشت (WHO) منتشر شده است و جایگزین ICD-10 شده است. ICD-11 شامل بهبودهای بسیاری در دقت، جزئیات و یکپارچگی دیجیتال است و به‌طور کامل با سیستم‌های الکترونیکی سلامت سازگار است. داده‌های مورد استفاده در این پژوش، از پایگاه مطالعه جهانی بار بیماری‌ها گرفته شده است که از طریق وب‌سایت موسسه سنجش و ارزیابی سلامت[6] قابل دسترسی است. فرایند برآورد مطالعه بار بیماری‌ها براساس استفاده از منابع داده‌های مرتبط برای هر بیماری یا آسیب از جمله سرشماری‌ها، ثبت احوال و آمار حیاتی، ثبت بیماری‌ها، استفاده از خدمات بهداشتی، نظارت بر آلودگی هوا، تصویربرداری ماهواره‌ای و سایر منابع می‌باشد (IHME, 2024). جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی وقایع مرگ‌ومیر جوانان 15-29 ساله کشور در سال 1400 می‌باشد که در بازه زمانی مزبور، 16791 مرگ را از کل مرگ‌های کشور که حدود 569287 بوده است به خود اختصاص داده‌اند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار اکسل و با ترسیم جداول و نمودارهای مناسب تجزیه و تحلیل شده‌ و از شاخص‌های درصد و میزان در تحلیل مرگ‌ومیر جوانان استفاده شده است. همچنین از نرم‌افزار GIS جهت ترسیم نقشه پراکندگی علت‌های مرگ جوانان استفاده شده است.

 

یافته‌های پژوهش

جمعیت کشور ایران در سال 1400، 85355879 نفر گزارش شده است که از این مقدار حدود 17460665 نفر را جوانان به خود اختصاص داده‌اند (IHME 2024). در طی سال 1400 به‌صورت جاری در ایران حدود 569287 هزار نفر فوت ثبت شده است. در طی همین سال به‌طور متوسط 16791 هزار مرگ برای جوانان (15-29ساله) نیز ثبت شده است (جدول 1).

 

در جدول 2 علت‌های مرگ در دسته‌بندی سه‌گانه بیماری‌های واگیر، مادری، تغذیه و اوان تولد؛ بیماری‌های غیرواگیر؛ جراحات و حوادث آمده است. تعداد و میزان مرگ جوانان در هر یک از زیرشاخه‌های سه علت اصلی آورده شده است. میزان مرگ جوانان در هر یک از سه علت اصلی آمده است که نشان می‌دهد در دسته بیماری‌های واگیر، مادری، تغذیه، اوان تولد؛ بیماری کویید-19 بیشترین میزان مرگ جوانان را داشته است. در دسته بیماری‌های غیرواگیر؛ بیماری‌های قلبی و عروقی و سرطان‌ها با تفاوت اندکی بیشترین میزان مرگ جوانان را شامل شده‌اند و در دسته جراحات و حوادث؛ حوادث حمل‌و‌نقل بیشترین میزان مرگ جوانان را به خود اختصاص داده است. در مجموع از میان علت‌های 9گانه به ترتیب حوادث حمل‌و‌نقل، کویید-19 و سرطان‌ها بیشترین میزان مرگ جوانان را داشته‌اند و بدین ترتیب سه علت اصلی مرگ جوانان را شامل می‌شوند (نمودار 1). با توجه به نمودار 1 مردان در مقایسه با زنان سهم بیشتری از مرگ جوانان را در هر سه علت اصلی به خود اختصاص داده‌اند.

 

در جدول 3 به رابطه سطح توسعه‌یافتگی و علت مرگ جوانان در هر یک از استان‌ها به تفکیک جنس پرداخته شده است. برای زنان، جز سه علت مرگ تغذیه، سرطان‌ها و حوادث غیرعمد، سایر علل رابطه معناداری با سطح توسعه‌یافتگی دارند و از میان این علت‌ها، علت مرگ ناشی از اختلالات مصرف مواد رابطه مثبت و معنادار و سایر علل رابطه منفی و معنادار دارند. به‌عبارتی در استان‌هایی با سطح توسعه‌یافتگی بالا، میزان مرگ‌و‌میر ناشی از اختلالات مصرف مواد بیشتر است و بلعکس در استان‌هایی با سطح توسعه‌یافتگی پایین، میزان مرگ‌و‌میر ناشی از اختلالات مصرف مواد کمتر می‌باشد. برای سایر علل، رابطه سطح توسعه‌یافتگی و علت مرگ معکوس است بدین معنا که استان‌هایی با سطح توسعه‌یافتگی بالا، میزان مرگ‌و‌میر کمتر، و استان‌هایی با سطح توسعه‌یافتگی پایین، میزان مرگ‌و‌میر بیشتری را در هر یک از علت‌ها به خود اختصاص می‌دهند. برای مردان نیز تمامی علت‌ها رابطه معناداری با سطح توسعه‌یافتگی دارند. علت مرگ ناشی از اختلالات مصرف مواد رابطه مثبت و معنادار و سایر علل از رابطه منفی و معناداری با سطح توسعه‌یافتگی برخوردار هستند. یافته‌های تحلیل فضایی علت مرگ جوانان نشان می‌دهد که مرگ‌و‌میر جوانان ناشی از حوادث حمل‌و‌نقل، برای مردان در استان‌های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، فارس، کهگیلویه و بویراحمد و گلستان بیشترین میزان، و استان تهران کمترین میزان را به خود اختصاص داده است (نقشه 1). برای زنان نیز استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان، فارس و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین و استان‌های تهران و قم کمترین میزان مرگ‌‌و‌میر را به خود اختصاص داده‌اند (نقشه 2). مرگ‌و‌میر جوانان ناشی از کوید-19، برای مردان و زنان در سه استان یزد، سمنان، لرستان بیشترین میزان و در استان‌های تهران، همدان، چهارمحال و بختیاری کمترین میزان را داشته است. با این تفاوت که برای زنان علاوه بر سه استان فوق، در استان خراسان جنوبی نیز میزان مرگ کمی را شامل شده است (نقشه 3و4). مرگ‌و‌میر جوانان ناشی از سرطان، برای مردان در استان کهگیلویه و بویراحمد بیشترین میزان، و در استان‌های سمنان، زنجان، چهارمحال و بختیاری و بوشهر کمترین میزان را به خود اختصاص داده است (نقشه 5). مرگ‌و‌میر جوانان ناشی از سرطان برای زنان، در سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین میزان، و در استان‌های زنجان، لرستان، ایلام، چهارمحال و بختیاری، بوشهر و هرمزگان کمترین میزان مرگ را شامل شده است (نقشه 6).

 

بحث و نتیجه‌گیری

نتایج این پژوهش نشان داد که در طی سال 1400 به‌طور متوسط 16791 هزار نفر جوان در ایران فوت کرده‌اند. سه علت‌ عمده مرگ جوانان در این سال به ترتیب حوادث حمل‌و‌نقل، کویید-19 و سرطان‌ها بوده است. مردان میزان مرگ بیشتری را در هر سه علت در مقایسه با زنان به خود اختصاص داده‌اند. سطح توسعه‌یافتگی استان‌ها بر میزان و علت مرگ‌و‌میر جوانان تاثیرگذار می‌باشد و در اکثر علت‌ها رابطه سطح توسعه‌یافتگی و علت مرگ معکوس است؛ بدین معنا که استان‌های توسعه‌یافته‌تر از میزان مرگ‌‌و‌میر کمتری به‌دلیل دسترسی به خدمات بهداشتی و زیرساخت‌های مورد نیاز در اکثر علت‌ها برخوردار می‌باشند و استان‌هایی با سطح توسعه‌یافتگی پایین، میزان مرگ‌و‌میر بیشتری را به‌دلیل کمبود منابع و امکانات مورد نیاز زندگی در هر یک از علت‌ها به خود اختصاص می‌دهند. رابطه مستقیم مرگ ناشی از اختلالات مصرف مواد و سطح توسعه‌یافتگی استان‌ها، می‌تواند نشان‌دهنده رواج سبک زندگی تجملاتی و مصرف‌گرایانه در استان‌های توسعه‌یافته و یا از سویی دیگر بالا بودن رفتارهای بزهکارانه در این استان‌ها باشد.

 بیشترین میزان مرگ مردان ناشی از حوادث حمل‌و‌نقل و بیشترین میزان مرگ زنان ناشی از کویید-19 بوده است. مرگ مردان ناشی از حوادث حمل‌و‌نقل، در استان‌های جنوب و جنوب‌شرقی کشور بیشتر بوده است و برای زنان استان‌های جنوب‌شرقی، شمال‌غربی و شمال‌شرقی بیشترین میزان را داشته است. به‌طورکلی برای هردو جنس، استان‌های نوار مرزی کشور، به‌دلیل جاده‌های نامناسب و کوهستانی سهم بیشتری از این علت را شامل شده‌اند. بلعکس استان‌های مرکزی کشور که عمدتا دارای جاده‌های پست و هموار هستند سهم کمتری در این علت داشته‌اند. همچنین وجود سه استان سیستان‌و‌بلوچستان، کرمان و فارس جزو استان‌های با میزان بالای مرگ جوانان ناشی از حمل‌و‌نقل در هردو جنس، نیازمند توجه بیشتر مسئولان می‌باشد.

مرگ جوانان ناشی از کویید-19 برای مردان در استان‌های شمالی، شمال‌غربی و غرب کشور بیشتر است و برای زنان در سطح کشور پراکنده می‌باشد. برای هردو جنس نیز سه استان یزد، سمنان و لرستان بالاترین میزان مرگ را داشته‌اند. مطالعات انجام شده در این حوزه (رهنما و بازرگان، 1399؛ بازرگان و امیرفخریان، 1399)، نشان می‌دهد مهم‌ترین عامل انتشار ویروس کویید-19 در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استان‌های درگیر با این بیماری است. تراکم انتشار فضایی ویروس کویید-19 بیشتر به سمت نواحی شمالی، مرکزی و شمال غربی کشور و کمترین شیوع در نواحی شرق و جنوب شرق می‌باشد. کانون اصلی این اپیدمی در کشور، استان قم است و انتشار فضایی این ویروس از این استان به استان‌های دیگر صورت گرفته است. نتایج مطالعات نشان می‌دهد با افزایش فاصله مکانی از کانون این بیماری، از تعداد مبتلایان کاسته می‌شود. بدین‌منظور، هرچه استان‌ها از استان کانون بیماری(قم) دورتر باشند، میزان ابتلا به ویروس کویید-19 در آنها کمتر است.

از طرفی براساس مطالعه‌ای که پارسی‌پور و همکاران (1401) در رابطه با سطح توسعه‌یافتگی استان‌های کشور انجام داده‌اند، استان‌های محروم کشور، بیشتر در نوار مرزی شرق و غرب کشور، جنوب شرق و شمال غربی قرار دارند. استان‌های برخوردار نیز در نواحی مرکزی کشور می‌باشند. در این مطالعه نیز اکثر استان‌های با میزان بالای مرگ ناشی از ویروس کویید-19 در نواحی ذکر شده قرار دارند که می‌توان علت آن را ناشی از سطح توسعه استان و فاصله مکانی آن از استان کانون بیماری دانست. از طرفی نتایج نشان‌دهنده تفاوت مرگ‌و‌میر دو جنس ناشی از کویید-19 می‌باشد. مردان جوان میزان مرگ بیشتری را نسبت به زنان در این علت به خود اختصاص داده‌اند. مطالعات انجام شده در این حوزه، از جمله مطالعه ذوالفقاری و همکاران ( 1401) علت بالا بودن مرگ مردان ناشی از ویروس کویید-19 را ضعف سیستم ایمنی مردان در مقایسه با زنان و تفاوت هورمون‌های جنسی در مردان و زنان می‌داند. از دیگر عوامل، حضور بیشتر مردان در اجتماع و مسئولیت سرپرستی خانواده که مانع از عدم فعالیت شغلی آنها شده است می‌باشد. مردان کمتر از زنان اقدامات پیشگیرانه را انجام می‌دهند. اکثر مردان تمایلی به انجام مراقبت‌های بهداشتی ندارند و همچنین باور غلط مردان مبنی بر برتر بودن و قوی‌تر بودن نیز در این زمینه موثر است. مرگ‌و‌میر جوانان ناشی از سرطان، پراکندگی وسیع‌تری در سطح کشور دارد و اغلب استان‌های کشور را شامل شده است. بیشترین میزان مرگ ناشی از سرطان برای مردان در نواحی غربی و برای زنان در نواحی شمال‌غربی می‌باشد که هردو از نواحی سرد و کوهستانی کشور هستند. استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در هردوجنس بیشترین میزان مرگ ناشی از سرطان را دارد. تعدادی از مطالعاتی که در این پژوهش مرور شده است به این علت‌ها نیز اشاره کرده‌اند.

 ساسانی‌پور و شهبازین (1401) در مطالعه خود نشان دادند 9.6 و 5.7 درصد مرگ‌ومیر مردان و زنان کشور در سال 1395 مربوط به گروه سنی 15-34 سال بوده است. در بین مردان، استان‌های سیستان و بلوچستان 22 درصد، هرمزگان 16 درصد، و کهگیلویه و بویر‌احمد 16 درصد، بالاترین سهم مرگ‌ومیر جوانان را به خود اختصاص داده‌اند. از طرفی استان‌های خراسان جنوبی، سمنان، اردبیل، گیلان و تهران با سهمی کمتر از 10 درصد، کمترین سهم مرگ‌ومیر جوانان در سال 1395 را داشتند. در این پژوهش بالاترین سهم مرگ‌و‌میر جوانان در سطح مردان که ساسانی‌پور اشاره کرده است، تنها برای مرگ‌های ناشی از حوادث حمل‌و‌نقل صدق می‌کند. و برخلاف مطالعه ساسانی‌پور که به‌صورت کلی به مرگ‌و‌میر جوانان پرداخته است، این پژوهش به تفکیک علت‌های اصلی می‌باشد. به همین منظور نتایج دقیق‌تر و متمایزی ارائه کرده است. آهنگران و پور‌جمشیدی (1400) در مطالعه خود نشان می‌دهند که سه علت اصلی مرگ جوانان در ایران براساس ICD-10: حوادث مربوط به حمل و نقل، خودکشی و خشونت، بوده است. در این پژوهش نیز مرگ‌های ناشی از حوادث حمل‌و‌نقل در رتبه اول علت‌های مرگ جوانان قرار گرفته‌اند. نتایج مطالعه محمد‌پور و همکاران (1395) نشان می‌دهد مرگ‌ومیر به علت سوانح و حوادث رانندگی با 43.8%، حوادث نامشخص 11.8%، بیماری‌های قلبی و عروقی با 10.4% بیشترین میزان مرگ‌ومیر جوانان را در شهر سبزوار شامل شده‌اند. در این پژوهش نیز حوادث حمل‌و‌نقل و بیماری‌های قلبی و عروقی در دسته علت‌های مرگ جوانان قرار دارند. مقدس‌جعفری و همکاران (1387) در مطالعه خود نشان می‌دهند چهار علت اول مرگ‌ومیر جوانان در استان خوزستان، حوادث، بیماری‌های قلبی و عروقی، سوء مصرف مواد مخدر و سرطان‌ها بوده است. در این پژوهش نیز به این علت‌ها اشاره شده است. یاری‌فرد و همکاران (1401) در یک مطالعه مشابه نشان دادند که میزان مرگ جوانان در منطقه مدیترانه شرقی، جز کشورهای سوریه و لیبی، روند کاهشی داشته است و بیشترین علت اصلی مرگ جوانان ناشی از حوادث بوده است که در این پژوهش حوادث حمل‌و‌نقل نیز علت اصلی مرگ جوانان شناخته شده است. به‌صورت کلی می‌توان گفت نتایج حاصل از تحقیق حاضر، نتایج مطالعات قبلی (ساسانی‌پور و شهبازین، 1401؛ آهنگران و پور‌جمشیدی، 1400؛ محمدپور و همکاران، 1395؛ مقدس‌جعفری و همکاران، 1387؛ یاری‌فرد و همکاران، 1401) را تایید می‌کند.

با توجه به یافته‌ها و نتایج مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، می‌توان نتیجه گرفت بیشترین علت مرگ جوانان در دسته جراحات و حوادث و بیماری‌های غیرواگیر یا مزمن قرار می‌گیرد که عمدتا توانکاه بوده و ماهیت درمانی ندارند و قابل کنترل و پیشگیری می‌باشند. با توجه به این یافته، می‌توان گفت علت مرگ در ایران منطبق بر گذار اپیدمیولوژیک نیست چرا که در فرایند گذار اپیدمیولوژیک علت مرگ از بیماری‌های واگیر و عفونی به بیماری‌های مزمن و غیرواگیر تغییر پیدا می‌کند. اما آنچه نتایج این مطالعه نشان می‌دهد، میزان بالای مرگ ناشی از جراحات و حوادث در میان جوانان 15-29 ساله و به‌ویژه مردان است که نشان‌دهنده غیرقابل فهم بودن فرایند گذار در ایران، با نظریه گذار اپیدمیولوژیک و همچنین علت منحصربه‌فرد بودن الگوی مرگ‌و‌میر در ایران است. بدین منظور این پژوهش پیشنهاد می‌کند برنامه‌های منظم و پایدار جهت تغییر سبک زندگی و رفتارهای اجتماعی افراد اجرا و فرهنگ‌سازی شود. همچنین در کنار اهمیت نقش درمان، به تغییر سبک زندگی و پیشگیری از ابتلا به بیماری‌ها نیز توجه؛ و به برنامه‌های اجتماعی و فرهنگی و شیوع رفتارهای سلامت‌محور تاکید شود. همچنین با توجه به رابطه سطح توسعه‌یافتگی استان‌ها و مرگ جوانان، اقدامات لازم جهت ارتقا سطح توسعه‌یافتگی استان‌های کمتر توسعه‌یافته به‌منظور ارتقای سلامت جوانان صورت گیرد.

 

تشکر و قدردانی

بدینوسیله از سازمان ثبت احوال کشور و پایگاه مطالعه جهانی بار بیماری (GBD 2019) برای دسترسی به اطلاعات جمعیت و مرگ‌و‌میر سپاسگزاری می‌گردد

 

[1] . Matthew Wallace

[2]. Guillermo Julián González-Pérez , María Guadalupe Vega-López 

[3]. Omran

[4]. Olshansky and Ault

[5]. Rogers and Hackenberg

[6]. Institute for Health Metrics and Evaluation (IHME)

Abbasi-Shavazi, M. J., Sadeghi, R., Hosseini-Chavoshi, M., Torabi, F., Mahmoudiani, S., & Torkashvand, M. (2013). Demographic and socio-economic status of youth in Islamic Republic of Iran. United Nations Population Fund, University of Tehran and Statistical Research and Training Center. http://dx.doi.org/10.13140/RG.2.2.36519.19363
Acosta, E., Hug, L., Cruz-Castanheira, H., Sharrow, D., Monteiro da Silva, J. H., & You, D. (2024). Changes in stillbirths and child and youth mortality in 2020 and 2021 during the COVID-19 pandemic. International Journal of Epidemiology, 53(3). https://doi.org/10.1093/ije/dyae057
Ahangaran, N., & Pourjamshidi, Z. (2021). Classification of causes of death in young people based on ICD-10. Beharvaz, 32(108), 66-71. [In Persian]. https://doi.org/10.22038/behv.2021.54531.1218
Bazargan, M., & Amirfakhriyan, M. (2022). Geographical analysis of COVID-19 epidemiology in Iran with an exploratory spatial data analysis approach (ESDA). Journal of Military Medicine, 22(6), 542-552. [In Persian]. https://doi.org/10.30491/JMM.22.6.542
Elster, A. B., & Kuznets, N. J. (1994). Guidelines for adolescent preventive services. Williams and Wilkins.
Fathi, E., Sharifi, M., Ebrahimpour, M., & Zanjani, H. (2019). Major causes of mortality in Iran in 2016 using multiple decrement life tables. Journal of Population Association of Iran, 13(26), 155-185. [In Persian]. https://www.jpaiassoc.ir/article_37998.html
González-Pérez, G. J., & Vega-López, M. G. (2021). Youth mortality, social marginalization and health inequity in Mexico. Mortalidad juvenil, marginación social e inequidad en salud en México. Ciência & Saude Coletiva, 26(7), 2587–2599. https://doi.org/10.1590/1413-81232021267.08292021
IHME (Institute for Health Metrics and Evaluation). (2024). GBD results. Seattle, WA: IHME, University of Washington. Available from https://vizhub.healthdata.org/gbd-results
Jafari, N., & Naqvi, M. (2006). Incidence of death and years of life lost due to traffic accidents from 2001 to 2004. Medicine and Spiritual Cultivation / Teb va Tazkieh, 15(4), 58-64. https://www.tebvatazkiye.ir/article_52433.html
Koosheshi, M., & Sasanipour, M. (2013). A study on the contribution of unintentional accidents in mortality in Iran in 2006, and their demographic consequences. Journal of Population Association of Iran, 6(11), 85-113. [In Persian]. https://www.jpaiassoc.ir/article_722474.html
Koosheshi, M., & Torkashvand Moradabadi, M. (2017). Investigating the adaptation of age pattern of mortality in Iran with model life tables. Iranian Population Studies, 3(1), 39-63. [In Persian]. https://jips.nipr.ac.ir/article_89809.html
Koosheshi, M., Khosravi, A., Sasanipour, M., & Asadi, S. (2014). Identification of the impact of major causes of death on life expectancy in Fars using the multiple decrement life table method. Iranian Journal of Epidemiology, 9(4), 56-65. [In Persian]. http://irje.tums.ac.ir/article-1-5161-fa.html
Moghaddas Jafari, M., Nabavi, A., & Avazpour, M. (2008). Examination of factors influencing mortality among youth aged 15 to 29 in Khuzestan Province. Social Development Quarterly, 3(2/3), 7-30. [In Persian]. https://www.magiran.com/p853650
Mohammadpour, M., Baradaran Mehr-Abadi, V., Elyasi, H., & Bidel, Z. (2016). The study of causes of mortality among youth in Sabzevar City during 2011 to 2014 (Health and environmental aging). Annual Scientific Research Conference of Sabzevar University of Medical Sciences Students. [In Persian]. https://sid.ir/paper/835798/fa
Moradi, S., Ruhani, A., & Afshani, S. A. (2024). Social self-control among junior university students in transition to youth: A contextual theory. Journal of Social Continuity and Change, 2(2), 267-285. https://doi.org/10.22034/jscc.2024.19711.1066
Naghavi, M., Abolhassani, F., Pourmalek, F., Jafari, N., Moradi Lakeh, M., Eshrati, B., et al. (2008). The burden of disease and injury in Iran in the year 2003. Iranian Journal of Epidemiology, 4(1), 1-19. [In Persian]. http://irje.tums.ac.ir/article-1-147-en.html
Olshansky, S. J., & Ault, A. B. (1986). The fourth stage of the epidemiologic transition: The age of delayed degenerative diseases. The Milbank Memorial Fund Quarterly, 64(3), 355-391. https://doi.org/10.2307/3350025
Omran, A. R. (1971). The epidemiologic transition: A theory of the epidemiology of population change. Milbank Memorial Fund Quarterly, 49(4), 509-538. https://doi.org/10.1111/j.1468-0009.2005.00398.x
Parsipoor, H., Hoseinzadeh, A., & Agheli Moghaddam, H. (2022). Ranking and analysis of the level of development of Iran's provinces. Geographical Engineering of Territory, 6(4), 751-766. [In Persian]. https://www.jget.ir/article_130355.html
Rahnama, M. R., & Bazargan, M. (2020). Analysis of spatio-temporal patterns of the COVID-19 pandemic and its hazards in Iran. Environmental Management Hazards, 7(2), 113-127. [In Persian]. https://doi.org/10.22059/jhsci.2020.304976.571
Rogers, R. G., & Hackenberg, R. (1987). Extending epidemiologic transition theory: A new stage. Social Biology, 34(3-4), 234-243. https://doi.org/10.1080/19485565.1987.9988678
Sasanipour, M. (2021). The role of age and causes of death in provincial differences in life expectancy at birth in Iran, 2016. Journal of Population Association of Iran, 16(31), 315-342. [In Persian]. https://doi.org/10.22034/jpai.2022.545961.1208
Sasanipour, M., & Shahbazin, S. (2023). Study of the role of youth mortality in life expectancy differences in provinces of Iran, 2016. Journal of Health System Research, 18(4), 275-281. [In Persian]. http://dx.doi.org/10.48305/jhsr.v18i4.1473
Sasanipour, M., Koosheshi, M., Askari-Nodoushan, A., & Khosravi, A. (2018). The role of age and causes of death changes in increasing life expectancy in Iran during last decade. Journal of Population Association of Iran, 12(24), 109-134. [In Persian]. https://www.jpaiassoc.ir/article_34700.html
Shamaei, A., & Ahmadi, B. (2016). Spatial analysis the level of development in townships of Kurdistan province. Geographical Planning of Space, 6(20), 117-128. [In Persian]. https://gps.gu.ac.ir/article_33185.html
Torkashvand Moradabadi, M., & Abbasi, M. (2020). An epidemiological study of mortality among the elderly in Iran using the Years of Life Lost (YLL) index during 2011 to 2017. Payesh, 19(1), 85-97. [In Persian]. http://payeshjournal.ir/article-1-1278-fa.html
Torkashvand Moradabadi, M., & Torkashvand, Z. (2019). Epidemiological transition and the importance of social policy: Mortality statistics in Ilam, Iran during 2011-2017. Payesh, 18(4), 321-331. [In Persian]. http://payeshjournal.ir/article-1-1109-fa.html
UNDESA (United Nations, Department of Economic and Social Affairs). (2024). World Population Prospects 2024: Methodology of the United Nations population estimates and projections (UN DESA/POP/2024/DC/NO. 10). https://www.google.com/search?q=https://population.un.org/wpp/Publications/
Wallace, M., Mussino, E., Aradhya, S., Harber-Aschan, L., & Wilson, B. (2024). Childhood socioeconomic background and elevated mortality among the young adult second generation in Sweden: A population-based cohort study. BMJ Public Health, 2, e000643. https://doi.org/10.1136/bmjph-2023-000643
World Health Organization. (2024). The adolescent health indicators recommended by the Global Action for Measurement of Adolescent health: Guidance for monitoring adolescent health at country, regional and global levels. https://doi.org/10.4066/9789240092198
YariFard, K., Tajvar, M., & Heydari, M. (2022). Analysis of trend of death rate and leading cause of death among young people in Eastern Mediterranean Countries during 1990-2019. Iranian Journal of Epidemiology, 18(1), 79-90. [In Persian]. http://irje.tums.ac.ir/article-1-6788-fa.html
Yavari, P., Abedi, A., & Mehrabi, Y. (2003). Epidemiology of causes of mortality and trends in changes from 1979 to 2001 in Iran. Hakim Research Journal, 6(3), 7-14. [In Persian]. https://sid.ir/paper/29323/fa
Zolfaghari, H., Mashouf Firoumani, M., Rezaei Sharif, F., Shirin, B., Karimdadi, A., & Khosravipoor, F. (2022). Analysis of COVID-19 incidence and mortality rates by gender. 10th International Conference on Health, Treatment, and Health Promotion. [In Persian]. https://civilica.com/doc/1514995