رسانه‌های اجتماعی و بازآفرینی "تصویر بدن": نگرانی‌های ذهنی دختران نوجوان از تصویر بدن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد جامعه‌شناسی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

2 دانشجوی دکتری، دانشکده اقتصاد و علوم‌ اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

چکیده

زمینه و هدف: نوجوانی مقطعی مهم در رشد فردی است و به لحاظ جسمی، فیزیولوژیک و روان‌شناختی یک دوره تحولی محسوب می‌شود. در این سنین، به‌دلیل سرعت و گستردگی تغییراتی که رخ می‌دهد، دوره‌ای حساس و حیاتی برای بروز و توسعه نگرانی از تصویر بدن است. از طرفی، با توجه به نفوذ فزاینده رسانه‌های اجتماعی در زندگی روزمره نسل نوجوانان امروز، و نقش محوری این رسانه‌ها در الگو‌دهی به ادراکات و رفتارهای فردی، این پژوهش به بررسی وضعیت نگرانی از تصویر بدن در بین دختران دانش‌آموز پرداخته و رابطه این نگرانی‌ها را با نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی مورد تحلیل قرار می‌دهد.
 
روش و دادهها: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 321 نفر از دختران از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی به‌عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامۀ تصویر بدن خود، فرم کوتاه (BSIQ-SF) و پرسش‌نامه محقق‌ساخته رسانه‌های اجتماعی بود که پایایی آن‌ها از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی (CR) و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج‌شده (AVE) و روایی تشخیصی برآورد گردید. تحلیل داده‌ها در دو سطح توصیفی و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شد.
 
یافتهها: یافته‌ها نشان دادند نگرانی از تصویر بدن در بین دختران در حد متوسط روبه‌بالا بوده است. برمبنای یافته‌ها، نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی با تصویر بدن رابطۀ معنی‌داری دارند  و 21 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش‌بینی می‌کنند.
 
بحث و نتیجهگیری: باتوجه به نتایج، مؤسسات آموزشی و سیاست‌گذاران باید در جهت آموزش‌وپرورش سواد رسانه‌ای و مهارت تفکر انتقادی همچنین برگزاری دوره‌هایی آموزشی برای دانش‌آموزان در زمینۀ استفادۀ آگاهانه از رسانه‌های اجتماعی تلاش نمایند.
 
پیام اصلی: این پژوهش با در نظر گرفتن پیچیدگی‌ رابطه بین رسانه‌های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدن، نشان می‌دهد که صرفاً نوع رسانه یا مدت‌زمان استفاده، تبیین‌کننده کاملی نیست. بلکه برای درک عمیق این ارتباط، بررسی جنبه‌های ظریف‌تر استفاده از رسانه‌های اجتماعی مانند نوع، انگیزه و شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی ضروری است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Social Media and Remaking 'Body Image': Adolescent Girls' Concerns Regarding Body Image

نویسندگان [English]

  • Mohammad Taghi Iman 1
  • Ruhollah Rahmani 2
1 Professor, Department of Sociology, Faculty of Economics and Social Sciences, Shiraz University, Shiraz, Iran
2 PHD Candidate in Sociology, Faculty of Economics and Social Sciences, Shiraz University, Shiraz, Iran
چکیده [English]

Background and Aim: Adolescence marks a crucial phase in personal development, representing a transformative period physically, physiologically, and psychologically. During these ages, the rapid and extensive changes that occur make it a sensitive and critical time for the emergence and growth of body image concerns. Considering the increasing influence of social media in the daily lives of today's adolescents and its key role in shaping perceptions and behaviors, this research examined the status of body image concerns among female students and analyzed the relationship between these concerns and the type, motivation, and intensity of their social media use.
Data and Method: This study employed a quantitative, survey-based approach. A sample of 321 female students was selected using Cochran's formula and a random sampling method. Data were collected using the Body Self-Image Questionnaire – Short Form (BSIQ-SF) and a researcher-made social media questionnaire. The reliability of these instruments was assessed using Cronbach's alpha and Composite Reliability (CR), while validity was determined through Average Variance Extracted (AVE) and diagnostic validity. Data analysis was conducted at both descriptive and inferential levels using the Partial Least Squares (PLS) method.
Findings: The descriptive findings revealed that students expressed some concerns about their body image. More specifically, body image concerns among female students ranged from moderate to high. The results showed a significant relationship between the type, motivation, and intensity of social media use and body image, collectively predicting 21% of the variance in the dependent variable.
Conclusion: Based on the findings, educational institutions and policymakers should prioritize promoting media literacy and critical thinking skills. Furthermore, organizing training courses for students on the conscious and informed use of social media is essential.
 
Key Message: Recognizing the complexity of the relationship between social media and body image concerns, this research demonstrates that merely the type of media or duration of use is not a complete explanation. Instead, to deeply understand this connection, it's crucial to examine more nuanced aspects of social media use, such as its type, motivation, and intensity.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Adolescents
  • Body image
  • Girls
  • Social media
  • Structural equations model

مقدّمه و بیان مسأله

بدن ماده‌ای پایان‌نایافتنی برای عملکردهای اجتماعی و بازنمایی‌ها است. ممکن نیست بتوانیم از یک انسان سخن بگوییم بدون آنکه ابتدا فرض بگیریم چنین انسانی دارای بدنی محسوس و دارای حساسیت‌های خاص خود باشد. همان‌طور که مرلئو پونتی[1] (1962) می‌گوید: «بدن ابزار عام ادراک جهان است». بسیاری از عملکردهای اجتماعی، بدن را در مرکز موضوع خود قرار می‌دهند عملکردهای سلامت، بهداشت، فعالیت‌های فیزیکی و ورزشی، بدن‌سازی، نمایش، رقص، روابط زیباشناسانه (آرایش، خال‌کوبی، سوراخ‌کردن پوست، بدن‌آرایی)، موسیقی، استفاده از داروهای خاص، الکل، روان‌گردان‌ها و غیره. همه این فعالیت‌ها روابط خاصی را با بدن خود، دیگران، ارزش‌ها و غیره ایجاب می‌کنند و همۀ این ابعاد می‌توانند موضوع‌هایی برای کنجکاوی پژوهشگرانه جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان باشند (بروتون[2]، 1392).

تصویر بدن یک ساختار چندبعدی است که شامل نحوه درک، تفکر، احساس و ارزیابی ما نسبت به بدن‌مان است (Cash, 2004). مفهوم تصویر بدن به این موضوع اشاره می‌کند که شخص چگونه بدن خود را تجربه می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، شخص چگونه بدن خود را می‌بیند، چه احساسی نسبت به آن دارد و چقدر از بدن خود راضی است. نکته کلیدی این است که این موضوع امری عینی نیست و بیشتر شامل ادراکات، باورها، افکار و احساسات شخص در مورد بدنش است (Cash, 2008). تصویر بدن به‌ویژه در بین نوجوانان و دانش‌آموزان از اهمیت خاصی برخوردار است. نوجوانی که دارای تصور مثبت از خود نیست؛ ممکن است در جمع هم‌کلاسی‌های خود جایگاه اجتماعی مطلوبی نداشته باشد، احساس کند که مورد پذیرش و احترام دیگران نیست. این امر باعث می‌شود که وی انگیزه خود را برای کسب دانش و پیشرفت تحصیلی از دست بدهد. همچنین، نوجوان به‌دلیل احساس تنهایی و انزوا، از ارتباطات اجتماعی خود می‌کاهد. این امر به‌تدریج به کاهش عزت‌نفس و احساس عدم کارایی و بی‌کفایتی در وی منجر می‌شود (قدرتی و همکاران، 1395؛ یارمحمدیان، مولوی و ایران پور، 1382).

نوجوانی به‌دلیل نوع و میزان تغییراتی که در این سن رخ می‌دهد، دوره‌ای حیاتی برای رشد نگرانی از تصویر بدن است. تردید چندانی وجود ندارد که مهم‌ترین تغییراتی که جوانان باید خود را با آن تطبیق دهند، گستره تحولات جسمانی است که طی دوره نوجوانی روی‌داده و با بلوغ همراه است. بلوغ پیوند نزدیکی با تغییرات جسمی دارد. این‌گونه تغییر و تحولات لاجرم تأثیر عمیقی بر فرد باقی می‌گذارند. در این دوره بدن از نظر شکل و اندازه دچار تغییرات شدیدی می‌شود و چندان تعجبی ندارد که بسیاری از نوجوانان در راه تطبیق خویش با این‌گونه تغییرات دوره‌ای از عدم تعادل جسمانی را پشت سر می‌گذارند (هِندری[3] و همکاران، 1380). پژوهش‌ها نشان می‌دهد تغییرات این دوره از زندگی بر تصویر بدن نوجوانان تأثیرگذار است (Nair & Kotian, 2023; Alharballeh & Dodeen, 2021; Zhang et al., 2020 ) همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهد که نگرانی از تصویر بدن در نوجوانان با مشکلات عاطفی و رفتاری (Ren et al., 2018) بروز علائم روانی (Zhang, Liu & Sun, 2021) اختلالات خوردن، چاقی و اضافه‌وزن (Volker, Reel, & Greenleaf, 2015) افسردگی (Bornioli et al., 2021) عزت‌نفس (Ajmal, 2019) و بهداشت عمومی (Bucchianeri & Neumark, 2014) اختلالات رشد، ترس از افزایش وزن، کاهش شدید وزن، بروز اختلالات خوردن و پرخوری (احمدنیا، 1385؛ لطف‌آبادی، 1378) کاهش سلامت، رضایت و کیفیت زندگی (Heshmat et al., 2015) مرتبط است. علاوه بر این تصور بدن می‌تواند بر ایجاد روابط صمیمی بین‌فردی، احساس تعلق و دل‌بستگی (هاشمیان و همکاران، 1400) بهبود سلامت و کیفیت زندگی دانش‌آموزان (Liu et al., 2019) و خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی (عابد و کشاورز، 1395) آنان تأثیرگذار باشد.

تصویر ذهنی ما از بدن صرفاً براساس آنچه خود را شبیه به آن می‌پنداریم شکل نمی‌گیرد، بلکه عوامل مختلفی ازجمله توسعه فناوری‌های جدید، چرخش به مدرنیته متأخر، افزایش فرهنگ مصرفی و غیره، باعث افزایش توجه به بدن در جوامع امروزی شده است (اباذری و حمیدی، 1387). یکی از جنبه‌های توسعه فناوری‌های نوین گسترش استفاده از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی آنلاین هستند. رسانه‌های اجتماعی پلتفرم‌های بسیار بصری و متمرکز بر ظاهر هستند که فرصت‌های زیادی برای درگیرشدن در رفتارهای القاء‌کننده نارضایتی از بدن ایجاد می‌کنند (Rodgers, 2016). با توجه به مطالعات مختلف، استفاده نوجوانان از تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. براساس گزارش مرکز تحقیقات پیو[4]، تقریباً تمام نوجوانان به تلفن هوشمند دسترسی دارند و ساعت‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند.(Perrin, 2015)  همچنین، گزارش مؤسسه تحقیقات روزنامه‌نگاری رویترز[5] نشان می‌دهد که رویدادهای اخیر مانند همه‌گیری کرونا و جنگ اوکراین، این روند را تسریع کرده است .(Nielsen et al., 2023)  در ایران نیز، براساس گزارش مرکز آمار ایران (1400)، عضویت و زمان حضور روزانه در شبکه‌های اجتماعی به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته و انتظار می‌رود این روند در میان نوجوانان حتی سریع‌تر باشد.

با توجه به آمارهای فوق، می‌توان نتیجه گرفت که نوجوانان نسل حاضر به شدت به دنیای دیجیتال وابسته شده‌اند و این وابستگی تأثیرات عمیقی بر زندگی روزمره، روابط اجتماعی و سلامت جسمی و روانی آن‌ها دارد (Kwon, 2020). این امر باعث شده است که برخی از دختران و زنان ایرانی به‌دنبال رعایت رژیم غذایی لاغری برای رسیدن به‌تناسب اندام باشند. این دغدغه و توجه بیش از حد، آن‌ها را به اتخاذ رفتارهایی افراطی برای مطابقت با الگوهای فرهنگی زیبایی چهره و اندام که در رسانه‌های اجتماعی و صنعت زیبایی تبلیغ می‌شود، ترغیب می‌کند. این رفتارهای افراطی می‌تواند عواقب نامطلوبی را برای سلامتی آن‌ها به همراه داشته باشد (احمدنیا، 1385)؛ بنابراین شناخت ابعاد این مسئله و شناسایی رابطه پیچیده آن با رسانه‌های اجتماعی ضروری است؛ اما باتوجه‌به شیوع نگرانی از تصویر بدن در کشور (Heshmat et al., 2015) بیشتر مطالعات در این زمینه بر روی زنان متمرکز بوده است تا دانش‌آموزان (سهراب‌زاده و همکاران، 1398؛ احمدی و همکاران، 1395؛ قادرزاده، قادرزاده و حسن پناه، 1391) حتی پژوهش‌های داخلی که این موضوع را در بین دانش‌آموزان موردتوجه قرار داده‌اند عمدتاً از منظری روان‌شناسانه (سراوانی و شیرازی، 1397؛ هاشمییان و همکاران، 1400) آن را مطالعه نموده‌اند درحالی‌که برای شناخت کامل عوامل مؤثر بر نگرانی از تصویر بدن در بین دانش‌آموزان لازم است که این مسئله از منظر جامعه‌شناختی نیز مورد بررسی قرار گیرد؛ همچنین از آنجایی که در اکثر تحقیقات، رسانه‌های اجتماعی بازمان صرف‌شده مفهوم‌سازی شده است، رویکرد دقیق‌تری برای اندازه‌گیری استفاده از آن مورد نیاز است. زیرا استفاده از رسانه‌های اجتماعی یکسان نیست و همه کاربران در معرض محتوای یکسانی قرار نمی‌گیرند، باتوجه‌به این موارد، این تحقیق درصدد است تا با بررسی جامعه‌شناختی نگرانی از تصویر بدن در بین دانش‌آموزان دختر به شناسایی رابطه آن با رسانه‌های اجتماعی بپردازد؛ بنابراین این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالات است که وضعیت نگرانی از تصویر بدن در بین دانش‌آموزان چگونه است؟ ابعاد مختلف رسانه‌های اجتماعی (نوع، انگیزه، شدت) تا چه حد می‌توانند تبیین‌کننده نگرانی از تصویر بدن در بین دختران دانش‌آموز باشند؟ در همین راستا این تحقیق برای پاسخ به سؤالات پژوهش با مرور ادبیات تجربی و نظری یک الگوی نظری مناسب ترسیم می‌کند و  آن را مورد آزمون قرار می‌دهد.

 

پیشینه تجربی

ویسی، نورمحمدی و باباشاهی (1400) در پژوهش خود نتایج نشان دادند که بین مدت زمان استفاده از رسانه‌های اجتماعی با نارضایتی از تصویر بدنی و اختلالات خوردن، ارتباط معنی‌داری وجود دارد. علوی (1399) در مطالعه خود، به این نتایج رسید: متغیر ترس از تصویر بدنی با میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار داشت که معناداری این روابط در زنان بیشتر از مردان بود. سهراب‌زاده و همکاران (1398) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که رابطۀ شبکه‌های اجتماعی مجازی و تصویر ذهنی از بدن معنی‌دار است. تحلیل رگرسیون چندمتغیره رضایت از تصویر بدن نشان داد که از 6 متغیر استفاده از فیس‌بوک، توییتر، گوگل‌پلاس، واتس‌آپ، تلگرام و اینستاگرام تنها دو متغیر فیس‌بوک و اینستاگرام توانسته‌اند رضایت از تصویر بدن را پیش‌بینی کنند. یافته‌های مطالعه‌ اکبرزاده، رضوی زاده و شیخی (1398) نشان داد، با افزایش مصرف اینستاگرام، تمایلات مدرن زنان در مدیریت بدن افزایش می‌یابد. همچنین نحوه مصرف اینستاگرام با نحوه مدیریت بدن در ارتباط است، علاوه بر این یافته‌ها نشان می‌دهند زنانی که صفحات سلبریتی‌ها را دنبال می‌کنند، میزان رضایت‌شان از ظاهر و بدن خود پایین‌تر است. یافته‌های پژوهش احد‌زاده و رودسری (1395) بیانگر آن بود که فعالیت‌های مرتبط با تصاویر ایدئال در فیس‌بوک پیش‌بینی‌کننده معنادار ایماژ منفی از بدن و اختلاف از خود است. یافته‌های مطالعه عدلی‌پور، قاسمی و برندگی (1393) نشان داد که بین مدت‌زمان عضویت در فیس‌بوک، میزان استفاده از فیس‌بوک، میزان مشارکت و فعال بودن کاربران در فیس‌بوک و واقعی تلقی کردن محتوای فیس‌بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین میانگین تصویر بدن برحسب جنس افراد متفاوت است. یافته‌های پژوهش حقیقتیان، کاوه زاده و کیوان آرا (1391) نشان می‌دهد که رسانه، خانواده، مدرسه و اطرافیان از عناصر تأثیرگذار بر تصویر بدن هستند و از میان این عناصر، رسانه قدرت تبیین بیشتری داشته است. نتایج پژوهش احمدی و همکاران (1395) نشان داد که میان متغیرهای پذیرش اجتماعی، احساس فشارهای اجتماعی، سرمایة فرهنگی، وضعیت شغلی و تأهل، طبقة اجتماعی و استفاده از رسانه‌های جمعی خارجی با مدیریت بدن رابطة مستقیم و معناداری وجود دارد و متغیرهای پژوهش توانسته‌اند 41 درصد از متغیر تصویر بدن را پیش‌بینی کنند.

چاکمک و تانریوور[6] (2024) یه این نتیجه رسیدند که اعتیاد به رسانه‌های اجتماعی می‌تواند منجر به افزایش عوامل خطر چاقی و در نتیجه اختلال در ادراک بدن در جوانان شود. ژو[7] (2023) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که بین رضایت از تصویر بدن و میزان قرارگرفتن در معرض رسانه‌ها همبستگی منفی وجود دارد. نارضایتی از بدن با درگیری بیشتر در محتواهای خاص و شدت مرور، بیشتر خواهد شد. بنیتو و دوران[8] (2023) در تحقیق خود دریافتند که استفاده شدید از رسانه‌های اجتماعی با نارضایتی از بدن، اعتمادبه‌نفس پایین، رفتارهای پرخطر و اختلالات خوردن مرتبط است. نتایج تحقیق گوپتا، جاسی و کربس[9] (2023) نشان داد که رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر تصویر و انگیزه‌های مبتنی بر ظاهر، ارتباط مثبتی با علائم بدشکلی بدن دارند. گورسکا[10] و همکاران (2023) در مروری نظام‌مند به این نتایج دست یافتند: صرف زمان بیشتر برای دنبال‌کردن رسانه‌های اجتماعی، اختلالات تصویر بدن را در بین زنان و مردان جوان تشدید می‌کند. استفاده مشکل‌ساز، منفعل و متمرکز بر تصویر در رسانه‌های اجتماعی، خطر ایجاد نارضایتی از خود و نگرانی‌های بدن را افزایش می‌دهد. رفتارهای اختلال در خوردن به‌طور قابل‌توجهی با استفاده مکرر از پلتفرم‌های رسانه اجتماعی مرتبط است. اسکالی، سوردز و نیکسون[11] (2023) در مطالعه‌ خود دریافتند که نارضایتی از بدن به‌طور قابل‌توجهی با زمان صرف شده در رسانه‌های اجتماعی ارتباط دارد. جرار، آووبامیسه و نویک[12] (2022) در پژوهشی خود نشان دادند که بین استفاده از رسانه‌های اجتماعی و نارضایتی از بدن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین یافته‌ها بیان می‌کند که کاربرانی که بیشترین استفاده از رسانه‌های اجتماعی را دارند به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از نارضایتی بدن رنج می‌برند. یونگ[13] و همکاران (2022) در مطالعه خود دریافتند، یافته‌های کلی، مسیرهای احتمالی را نشان می‌دهد که از طریق آن شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی ممکن است بر نتایج تصویر بدن در زنان جوان تأثیر بگذارد. نتایج پژوهش خدابخش و لنگ[14] (2020) نشان داد که بین استفاده از رسانه‌های اجتماعی و ارزیابی تصویر بدن رابطه منفی وجود دارد. این بدان معنی است که اگر جوانان بیش از حد از رسانه‌های اجتماعی استفاده کنند، ممکن است ارزیابی منفی از تصویر بدن خود داشته باشند. نتایج پژوهش سالومون و برون[15] (2019) حاکی از آن بود که میزان زمان صرف شده برای استفاده از رسانه‌های اجتماعی شرم بدنی بیشتری را در میان نوجوانان پیش‌بینی می‌کند. نتایج مطالعه ورنهولت[16] (2018) نشان داد که یک رابطه مثبت، اما ضعیف بین زمان صرف شده در رسانه‌های اجتماعی بصری و نارضایتی از بدن وجود دارد، بااین‌حال، به نظر نمی‌رسد استفاده فعال در مقابل استفاده غیرفعال از رسانه‌های اجتماعی بصری بر این رابطه تأثیر بگذارد. یافته‌های مطالعه کایوپرادوب[17] و همکاران (2017) حاکی از آن بود که استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برای محتواهای مرتبط با تصویر بدن و رفتارهای غذایی، با رضایت از تصویر بدن رابطه منفی داشت؛ همچنین زمان صرف شده در اینترنت، با کاهش رضایت از تصویر بدن و رفتارهای غذایی مشکل‌ساز همراه بود. نتایج پژوهش فردولی[18] و وارطانیان (2016) نشان داد مطالعات همبستگی به‌طور مداوم نشان می‌دهد که استفاده از رسانه‌های اجتماعی با نگرانی‌های مربوط به تصویر بدن در بین زنان و مردان جوان مرتبط است.

به‌طورکلی مرور تحقیقات داخلی حاکی از چند شکاف مهم در ادبیات تصویر بدن است: اول، کم‌توجهی به تصویر بدن در بین نوجوانان، به‌ویژه دانش‌آموزان به‌خصوص در جامعه مورد بررسی (جهرم). در کل تحقیقات داخلی بر روی زنان و دانشجویان متمرکز بوده است و فراوانی تحقیقات در بین نوجوانان به‌خصوص دانش‌آموزان بسیار کمتر است؛ بنابراین تحقیقات بیشتری در میان نوجوانان در این زمینه موردنیاز است. دوم، تعداد کمی از مطالعات داخلی ابعاد مختلف رسانه‌های اجتماعی را مورد بررسی قرار داده‌اند. سوم، تحقیقات قبلی اغلب رسانه‌های اجتماعی را با زمان صرف شده مفهوم‌سازی کرده‌اند درحالی‌که این مطالعه پیشنهاد می‌کند که تعیین زمان صرف شده برای اندازه‌گیری رابطه رسانه‌های اجتماعی و تصویر بدن کافی نیست. از طرفی، نتایج متفاوت تحقیقات علمی در مورد تأثیر زمان صرف شده در رسانه‌های اجتماعی نمی‌تواند اتکای محکمی برای تأثیر رسانه‌ها بر تصویر بدن ایجاد نماید؛ به همین دلیل، می‌توان استدلال کرد که اندازه‌گیری زمان صرف شده در رسانه‌های اجتماعی معیار کافی برای توضیح ماهیت مبهم رسانه‌های اجتماعی و فضاهای اجتماعی آنلاین نیست (Eckersley, 2011). رابطه بین رسانه‌های اجتماعی و تصویر بدن چندوجهی و پیچیده است و صرفاً با نوع رسانه استفاده‌شده و زمان صرف شده نمی‌توان آن را توضیح داد و باید از معیارهای ظریف‌تر دیگری استفاده نمود؛ تحقیقات خارجی نیز اگرچه تا به امروز ثابت کرده است که استفاده از رسانه‌های اجتماعی با افزایش نارضایتی از بدن همراه است، اما این تأثیرگذاری با ابهاماتی همراه است و مطالعات برای شناسایی عناصر مثبت و منفی رسانه‌های اجتماعی برای جوانان ادامه دارد (Radovic et al., 2017)؛ بنابراین مطالعه حاضر با مفهوم‌سازی دیگری از رسانه‌های اجتماعی و ابعاد آن (شدت، نوع و انگیزه استفاده) در بین دختران نوجوانان سعی می‌کند تا شکاف‌های مذکور را پوشش دهد.

 

ملاحظات نظری

نظریه فرهنگی اجتماعی تامپسون و استیس[19] (2001)، رسانه‌های غربی را به‌عنوان منبع اصلی نارضایتی از بدن، به‌ویژه در میان زنان جوان، معرفی می‌کند. براساس این دیدگاه، شیوع نارضایتی از بدن در میان زنان، اعم از جوان و مسن، پیامد اجتناب‌ناپذیر نمایش الگوهای ایدئال بدن در رسانه‌ها است که به رفتارهای ریاضت‌گونه در بین آنان منجر می‌شود. تامپسون اشاره می‌کند که در جوامع غربی، تأکید فراوانی بر ظاهر فیزیکی وجود دارد و هنجارهای ثابت و مشخصی برای جذابیت ظاهری تعریف‌شده است. باور عمومی بر این است که افرادی که از جذابیت ظاهری برخوردارند، به جایگاه اجتماعی مطلوب‌تر، موفقیت بیشتر، زندگی کامل‌تر و مزایای بیشتری در روابط بین‌فردی و موقعیت‌های اجتماعی دست می‌یابند. به‌عنوان‌مثال، این باور وجود دارد که افراد جذاب‌تر، احتمال بیشتری برای دریافت کمک و فرصت بالاتری برای پیشرفت و کسب شهرت دارند.

گیدنز[20] از جامعه‌شناسان معاصری است که مفهوم تصویر از بدن را در قالب مفاهیم کلان‌تری چون هویت شخصی و خود مطرح می‌کند. او از تجربه معرفت به خود و تغییرات گسترده‌تری که از هجوم مدرنیسم پا به عرصه وجود گذاشته‌اند بحث می‌کند (مایلز[21]، 1392: 38). از نظر او تجدد، تغییراتی ریشه‌ای در کیفیت زندگی روزمره پدید می‌آورد و بر خصوصی‌ترین وجوه تجربیات ما تأثیر می‌نهد. او معتقد است تجدد را باید به‌عنوان نوعی نهاد اجتماعی درک کرد. با این وصف، تغییرات حاصل از نهادهای امروزین به‌طور مستقیم با زندگی فردی و بنابراین با «خود» ما درهم می‌آمیزند (گیدنز، 1378: 15). بازتابندگی «خود» همراه با نفوذ نظام‌های مجرد به‌طرزی فراگیر جسم آدمی و فرایندهای روانی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در عصر تجدد، جسم مادی را کمتر از گذشته به‌عنوان موجودیتی برونی در نظر می‌گیرند که باید خارج از هرگونه کنترل درونی به انجام وظیفه مشغول باشد. واقعیت آن است که خود جسم مادی نیز به‌طرزی بازتابی بسیج می‌شود. آنچه ممکن است نوعی خودشیفتگی به‌حساب آید در عمل چیزی نیست جز تجلی گرایش عمیق‌تری به «ساختن بدن» و کنترل آن. در اینجا ارتباط کاملی بین توسعه جسمانی و شیوه زندگی به چشم می‌خورد که به‌عنوان مثال در رژیم گرفتن‌های مرسوم به‌خوبی تشخیص داده می‌شود (گیدنز، 1378: 24).

بدن فقط نوعی موجودیت ساده نیست؛ بلکه به‌عنوان وسیله‌ای عملی برای کنار آمدن با اوضاع‌واحوال و رویدادهای برونی مورد استفاده قرار می‌گیرد. حالات چهره و دیگر حرکات بدن فراهم آورنده محتوای اساسی همان قرائن و امارات و نشانه‌هایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط به آن‌ها است. برای آنکه یاد بگیریم یک عامل صلاحیت‌دار باشیم یا به‌عبارت‌دیگر برای آنکه بتوانیم به‌طور مساوی با دیگران در تولید و بازتولید روابط اجتماعی شریک شویم باید قادر باشیم نظارتی مداوم و موفقیت‌آمیز بر چهره و بدن خویش اعمال کنیم (گیدنز، 1378: 86). کنترل منظم بدن یکی از ابزارهای اساسی است که شخص به‌وسیله آن روایت معینی از هویت شخصی را محفوظ می‌دارد و درعین‌حال «خود» نیز به طرز کم‌وبیش ثابت از ورای همین روایت در معرض تماشای دیگران قرار می‌گیرد (گیدنز، 1378: 89). گیدنز در این زمینه به رژیم‌های غذایی و پوشاک اشاره می‌کند. از نظر او رژیم‌ها همیشه از نوعی سازمان‌دهی اجتماعی و فرهنگی پیروی می‌کنند. رژیم‌ها برای هویت شخصی اهمیتی اساسی دارند چون عادت‌های رفتاری را با بعضی از جنبه‌های مشهود ظواهر بدن مربوط می‌سازند (گیدنز، 1378: 94).

بنابراین، از نظر گیدنز بازتابندگی خود تا محدوده بدن ما نیز امتداد می‌یابد و در اینجا بدن جزئی از یک نظام کنشی است و نه صرفاً یک شیء منفعل. نظارت بر فرایندهای جسمانی، جزء ذاتی نوعی توجه بازتابی مداوم است که فاعل باید نسبت به رفتار خویش نشان دهد (گیدنز، 1378: 114). واقعیت این است که رژیم‌های ویژه بدن‌سازی و توجه به آراستگی و نظافت جسم در طی دوره اخیر تجدد، بدن را در برابر گرایش‌های بازتابی مداوم، خاصه در شرایطی که کثرت انتخاب وجود داشته باشد، تأثیرپذیر ساخته است. هم برنامه‌ریزی و تنظیم زندگی و هم پدیدآمدن گزینه‌هایی برای انتخاب شیوه زندگی به‌طور اصولی با رژیم‌های غذایی درهم‌آمیخته‌اند. کاملاً کوته‌بینانه خواهد بود اگر این پدیده را فقط به‌عنوان تغییر الگوهای آرمانی ظواهر جسمانی (مثلاً رواج باریک اندامی یا جوان نمایی) یا فقط به‌عنوان تأثیرات بازتابی تبلیغات تجارتی مورد تفسیر و تحلیل قرار دهیم. واقعیت این است که ما بیش‌ازپیش مسئول طراحی بدن‌های خویش می‌شویم (گیدنز، 1378: 149).

از نظر گیدنز در مدرنیته ما با این پرسش روبرو هستیم که چگونه باید زندگی کرد؟ از نظر او پاسخ به این پرسش چه در سطح فردی و چه در سطح کلان اجتماعی هر روز در حال تغییر است؛ از طرف دیگر رسانه‌های ارتباط‌جمعی، مهم‌ترین ابزار گردآوری و انتقال آخرین پاسخ‌ها هستند (گیدنز، 1377). از نظر او نقش رسانه‌ها این است که ماهیت ارتباط بین قلمرو عمومی و خصوصی را بازتعریف می‌کنند؛ بنابراین شما افرادی را می‌بینید که خصوصی‌ترین ابعاد زندگی خود را در برنامه‌های تلویزیونی و رسانه‌ها مطرح می‌کنند و بخش‌هایی از زندگی را که ما تصور می‌کردیم خصوصی هستند، عمومی می‌کنند (گیدنز، 1384: 136). تأثیر رسانه‌های ارتباط‌جمعی فقط در جهت کثرت‌گرایی و تنوع‌طلبی نیست. رسانه‌های جمعی ما را به موقعیت‌هایی هدایت می‌کنند که شخصاً هرگز امکان تماس یا آشنایی مستقیم با آن‌ها را نداشته‌ایم (گیدنز، 1378: 124).

رسانه‌های ارتباط‌جمعی به‌طور جاری عرضه‌کنندۀ شیوه‌های زندگی معینی هستند که طبعاً هر کس باید در آرزوی آن‌ها باشد. شیوه زندگی منعطف به‌وفور به صورت‌های مختلف در برابر چشم‌ها به نمایش گذاشته می‌شود و چنان تصویر می‌شود که انگار به زحمتش می‌ارزد. ولی مهم‌تر و زیرکانه‌تر از این، تأثیر گفته‌هایی است که راویان تصویرهای وسایل ارتباط‌جمعی به گوش شنوندگان می‌رسانند. در اینجا لزوماً صحبت از نوعی شیوه زندگی آرمانی به میان نمی‌آید. در عوض گفتارهای همراه تصویر چنان تهیه و تدوین می‌شوند که خواننده یا تماشاگر بتواند خود را آگاهانه یا ناآگاهانه در قالب شخصیت‌های خوشبختی ببیند که درصحنه نمایش حضور دارند. تردیدی نیست که نمایش‌ها، فیلم‌ها یا دیگر برنامه‌های خوش‌منظر و عامه‌پسند نوعی گریز از واقعیت‌های نامطبوع روزمره است و در واقع نوعی جانشین برای رضایت‌هایی واقعی که در زندگی اجتماعی عادی حاصل‌شدنی نیستند؛ اما شاید مهم‌تر از این همان روایت‌هایی باشد که در این‌گونه برنامه‌ها از شیوه تفکر و زندگی شخصیت‌های مثبت و مطبوع عرضه می‌دارند. روایت‌هایی که به‌طور غیرمستقیم القاکنندۀ الگوهایی برای ساختن و پرداختن «خود» تماشاگر یا خواننده خواهند بود (گیدنز، 1378: 278). این رسانه‌ها مملو از محتواهای مرتبط با «بدن ایدئال» هستند. این محتواها اغلب تمایل دارند تصاویر بدن‌های ورزشی، عضلانی و بدون چربی، با بازوهای بزرگ، سفت و محکم را برای پسران و ایده آل‌های بدن زیبا، متناسب، لاغر، باریک و بدون چربی را برای دختران تبلیغ کنند (Betz & Ramsey, 2017).

به‌طورکلی می‌توان گفت که در شرایط تجدد رسانه‌های جمعی آیینه تمام‌نمای واقعیت‌ها نیستند. بلکه بخشی از آن‌ها را نشان می‌دهند. ولی این سخن بدان معنا نیست که ما باید نتیجه بگیریم رسانه‌های جمعی قلمرو خودمختاری متشکل از «فرا واقعیت‌ها» خلق کرده‌اند که در آنجا علامت‌ها یا تصویرها قادر مطلق و همه‌کاره‌اند (گیدنز، 1378: 49). افراد در برابر پدیده کالاپرستی واکنش‌هایی مفسرانه و خلاق از خود نشان می‌دهند. این امر هم در قلمرو رسانه‌های ارتباط‌جمعی مصداق می‌یابد و هم در زمینۀ مصرف بی‌واسطه. واکنش در برابر تلقین‌های نمایشی و گفتاری رسانه‌های ارتباط ‌جمعی را نمی‌توان صرفاً براساس محتوای پیام‌های پخش‌شده مورد ارزیابی قرار داد. افراد معمولاً فعالانه بین انواع اطلاعات موجود تمایز قائل می‌شوند و آن‌ها را برحسب معیارهای خاص خود تفسیر می‌کنند (گیدنز، 1378: 279)؛ بنابراین هنگام بررسی رابطه بین رسانه‌های اجتماعی و نگرانی‌های مربوط به تصویر بدن باید انواع خاصی از استفاده از رسانه‌های اجتماعی را شناسایی کرد. در واقع، نوع استفاده از رسانه‌های اجتماعی یکسان نیست، زیرا می‌تواند از ساختن پروفایل شخصی (مثلاً پست کردن عکس‌ها و به‌روزرسانی‌های وضعیت) تا تعامل با محتوای کاربران دیگر (مثلاً «پسندیدن» و نظر دادن روی پست‌های دیگران) بسیار متفاوت باشد. علاوه بر این، ماهیت استفاده از رسانه‌های اجتماعی را می‌توان به‌عنوان یک فرآیند تعاملی‌تر ارتباطی در مقایسه با مصرف غیرفعال محتوای رسانه‌های سنتی درک کرد: برخلاف محیط رسانه‌های سنتی که افراد به‌طور غیرفعال در معرض محتوا قرار می‌گیرند، محیط رسانه‌های اجتماعی امکان تعامل بیشتر را برای کاربران فراهم می‌کند که به آن‌ها اجازه می‌دهد محتوای رسانه‌ای خود را ایجاد و به اشتراک بگذارند و همچنین به محتوای ایجادشده توسط دیگران (عکس، فیلم، موسیقی و رقص و غیره) پاسخ دهند (Kim & Chock, 2015). به‌این‌ترتیب، این امکانات به افراد اجازه می‌دهند تا یک «خودِ عمومی» را شکل داده و آن را به دیگران عرضه کنند. این ابراز وجود، شامل طیفی از فعالیت‌ها است: بیان عقاید و نظرات در مورد موضوعات مختلف، به اشتراک گذاشتن احساسات و وقایع روزمره زندگی، تبادل تجربیات گوناگون و همچنین انتشار مطالب، تصاویر و فیلم‌های شخصی. در این فرآیند، فرد بدون هیچ اجبار بیرونی و صرفاً براساس تمایل و اراده‌ی خود، به نمایش و اشتراک‌گذاری این موارد با دیگران مبادرت می‌ورزد (Tavassoli & Jalalvand, 2015).

از طرفی دیگر محققان حوزه رسانه‌های اجتماعی بر این باورند که تمرکز صرف بر مدت‌زمانی که افراد در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنند، ممکن است ارزیابی نسبتاً سطحی از رابطه رسانه‌های اجتماعی و تصویر بدن ارائه دهد (Brailovskaia & Margraf, 2018). به همین دلیل به‌جای آن، مفاهیم شدت و انگیزه استفاده، به‌عنوان دو متغیر مهم مطرح‌شده است. شدت استفاده به این معناست که فرد تا چه اندازه درگیر و وابسته به رسانه‌های اجتماعی است و این پلتفرم‌ها چه جایگاهی در زندگی روزمره او دارند (Boer et al., 2022). منظور از انگیزه استفاده نیز این است که استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای برآوردن نیازهای خاص روانی و اجتماعی انجام می‌شود. این رسانه‌ها طوری طراحی‌شده‌اند که فضایی برای برآورده کردن این‌گونه نیازها فراهم می‌کنند. نیاز به تأیید، تحسین و مقایسه اجتماعی و همچنین تمایل به بروز بودن و مدرن بودن، ازجمله انگیزه‌های اصلی انسان برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی هستند. تحقیقات نشان داده‌اند که این سه انگیزه یک ارتباط مستقیم پایدار با استفاده از شبکه‌های اجتماعی دارند (Reimann et al., 2023). موری و مک آدامز [22] (1938) در طبقه‌بندی بیست‌گانه‌ی خود از نیازهای انسانی، به‌طور مشخص به نیاز به خودنمایی پرداخته است. وی این نیاز را به‌عنوان تمایل فرد به جلب‌توجه، تأثیرگذاری بر دیگران، تحریک کنجکاوی و سرگرم‌سازی اطرافیان تعریف می‌کند. او ضمن تأکید بر نقش عوامل درونی در شکل‌گیری رفتار، بر اهمیت محیط و تعامل فرد با آن نیز تأکید می‌ورزد. به‌عبارت‌دیگر، موری معتقد است که رفتار انسان صرفاً از انگیزه‌های درونی ناشی نمی‌شود، بلکه متأثر از عوامل بیرونی همچون محیط اجتماعی و فرهنگی نیز هست (رحیمی‌نیک، 1374). اهمیت این نظریه را می‌توان در تبیین شیوه‌ی ارائه خود افراد در فضایی مجازی، به ویژه شبکه‌های اجتماعی، مورد توجه قرار داد. کاربران این فضاها اغلب در جهت ایجاد تصویری محبوب از خود تلاش کرده و به‌دنبال شکل‌دهی شبکه‌ای از روابط اجتماعی هستند. بنابراین، برای بررسی ظریف‌تر استفاده از رسانه‌های اجتماعی مطالعه حاضر قصد دارد از معیارهای کلی استفاده از رسانه‌های اجتماعی فاصله گرفته و به بررسی ویژگی‌های متمایز استفاده از رسانه‌های اجتماعی که به‌ویژه برای ادراکات تصویر بدن مرتبط هستند، بپردازد.

لذا با توجه ‌به ادبیات نظری و تجربی مرور شده، مدل و فرضیه‌های تحقیق به‌قرار زیر است:

 

  • بین نوع استفاده از رسانه‌های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدن رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین انگیزه استفاده از رسانه‌های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدن رابطه معنی‌داری وجود دارد.
  • بین شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدن رابطه معنی‌داری وجود دارد.

 

روش و داده‌های پژوهش

تحقیق حاضر کمی و از نوع همبستگی است. واحد تحلیل آن فرد و نمونه آماری شامل 321 نفر از دختران دانش‌آموز شهر جهرم در مقطع متوسطه اول می‌باشد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه‌ها با استفاده از فرمول کوکران و از طریق نمونه‌گیری تصادفی از یک جمعیت 1905 نفری انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از دو پرسش‌نامه استفاده شد. 1- پرسشنامۀ تصویر بدن خود فرم کوتاه (BSIQ-SF)، این پرسش‌نامه دارای 9 بعد می‌باشد که توسط روو[23] (2005) برای سنجش تصویر بدنی در جوانان طراحی شده است و به‌صورت یک طیف لیکرت 5 قسمتی عملیاتی شده است. در مطالعه روو (2005) ساختار 9 عاملی پرسشنامه در دو نمونه برازش خوبی داشت (χ2 [df=576] = 2210.19، CFI =.93، NNFI =.92)، (RMSEA =.04) . همچنین بارهای عاملی همگی معنادار بودند (p <.05) و به‌طورکلی میانگین بارهای استانداردشده 77/0 بودند. در ایران این ابزار توسط ابراهیمی (1395) استفاده شده و آلفای کرونباخ برای آن بین 69/0 تا 91/0 گزارش شده است. 2- پرسشنامه محقق‌ساخته رسانه‌های اجتماعی که دارای 3 بعد شدتِ استفاده، نوعِ استفاده و انگیزۀ استفاده می‌باشد.

 منظور از شدت استفاده این است که فرد تا چه اندازه درگیر و وابسته به رسانه‌های اجتماعی است (Boer et al., 2022). این بعد به‌وسیله سه سؤال در طیف لیکرت پنج گزینه‌ای عملیاتی شده است. نمره بالاتر در این بعد، نشان‌دهنده میزان بیشتر درگیری و وابستگی به رسانه‌های اجتماعی است؛ به‌عبارت دیگر، فردی که نمره بالاتری کسب می‌کند، وابستگی بیشتری به رسانه‌های اجتماعی دارد و احتمالاً بیشتر تحت تأثیر محتوای آن قرار می‌گیرد.

منظور از انگیزه استفاده نیز این است که استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای برآوردن نیازهای خاص روانی و اجتماعی انجام می‌شود. نیاز به تأیید، تحسین و مقایسه اجتماعی و همچنین تمایل به بروز بودن و مدرن بودن، ازجمله انگیزه‌های اصلی انسان برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی هستند (Reimann et al., 2023). این بعد به‌وسیله پنج سؤال در طیف لیکرت پنج گزینه‌ای عملیاتی شده است. نمره بالاتر در بعد «انگیزه استفاده» نشان‌دهنده میزان بیشتر اهمیت این انگیزه‌ها برای فرد است؛ به‌عبارت دیگر، فردی که نمره بالاتری در این بعد کسب می‌کند، بیشتر به‌دنبال برآورده کردن انگیزه به روز بودن، خودابرازی، مقایسه اجتماعی و تأیید و تحسین از طریق رسانه‌های اجتماعی است.

منظور از نوع استفاده نیز محتواهایی است که امکان تعامل بیشتر را برای کاربران فراهم می‌کند. به آن‌ها اجازه می‌دهد محتوای رسانه‌ای خود را ایجاد و به اشتراک بگذارند و همچنین به محتوای ایجادشده توسط دیگران (عکس، فیلم، موسیقی و رقص و غیره) پاسخ دهند. این‌گونه محتواهای رسانه‌ای با ایجاد فضای مقایسه ظاهری و ایجاد استانداردهای زیبایی، نارضایتی از بدن و تمایل به لاغری در بین کاربران زن را بیشتر تشویق کنند (Kim & Chock, 2015). این بعد نیز به‌وسیله پنج سؤال در طیف لیکرت پنج گزینه‌ای عملیاتی شده است. نمره 5 نشان می‌دهد که فرد بسیار زیاد به تماشای فیلم، کلیپ‌های موسیقی و رقص در رسانه‌های اجتماعی می‌پردازد و بنابراین، نوع استفاده او از رسانه‌های اجتماعی بیشتر به سمت محتواهای چندرسانه‌ای تعاملی متمایل است؛ به‌عبارت دیگر، نمره‌ی بالاتر نشان‌دهنده‌ی استفاده‌ی بیشتر و نمره‌ی پایین‌تر نشان‌دهنده‌ی استفاده‌ی کمتر از این نوع محتواهاست.

مطالعات قبلی نشان داده‌اند که نوع محتوایی که افراد در رسانه‌های اجتماعی با آن درگیر می‌شوند، می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر نگرش‌ها و رفتارهای آن‌ها داشته باشد (Kim & Chock, 2015; Betz & Ramsey, 2017). فردی که نمره بالاتری در این بعد کسب می‌کند، بیشتر در معرض محتوایی قرار می‌گیرد که می‌تواند منجر به مقایسه اجتماعی و ایجاد استانداردهای زیبایی غیرواقعی شود. در این تحقیق، از روایی همگرا و تشخیصی استفاده شد و پایایی ابزار پژوهش نیز از طریق آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی (CR) برآورد گردید که نتایج تفصیلی آن در ادامه آمده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 25 و PLS نسخه 3 استفاده شد و داده‌ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد پردازش و تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.

همان‌طور که در جدول 1 مشاهده می‌شود مقدار پایایی ترکیبی بیشتر از 7/0 و روایی همگرا بیشتر از 5/0 است، بنابراین پایایی ترکیبی و روایی همگرای سازه‌های پژوهش مورد تأیید قرار می‌گیرد؛ اما مقدار آلفای کرونباخ تعداد معدودی از سازه‌های پژوهش از مقدار مفروض 7/0 کمی پایین‌تر است این به این دلیل است که آلفای کرونباخ یک شاخص محافظه‌کار است و در محاسبه پایایی کم‌برآورد است، اما باتوجه‌به این‌که پایایی ترکیبی (CR) شاخص اصلاح‌شده آلفای کرونباخ می‌باشد و مقدار آن از حد مطلوب (7/0) بیشتر است بنابراین پایایی ابزار تأیید می‌گردد.

 

در تحلیل کمترین مربعات جزئی برای بررسی روایی تشخیصی مدل از معیار فرونل و لارکر[24] (1981) استفاده می‌شود. جدول 2 این ماتریس را نشان می‌دهد. باتوجه به اعداد قطر جدول و همبستگی‌های زیر آن، روایی تشخیصی نیز تأیید می‌گردد.

 

یافته‌های پژوهش

نتایج توصیفی تحقیق بیانگر این است که تعداد کل پاسخگویان 321 نفر می‌باشد 38 درصد از پاسخگویان در پایه هفتم، 6/29 درصد در پایه هشتم و 4/32 درصد در پایه نهم قرار داشتند. از بین رسانه‌های خارجی اینستاگرام و واتساپ با فراوانی 8/26 و 9/20 و از بین رسانه‌های اجتماعی داخلی به ترتیب سروش، ایتا و روبیکا با فراوانی 7/42، 5/21 و 1/17 دارای بیشترین استفاده در بین دانش‌آموزان می‌باشند. یافته‌های توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش در جدول 3 قابل‌مشاهده است. همان‌طور که مشاهده می‌شود، میانگین تصویر بدن نشان می‌دهد که دانش‌آموزان تا حدودی از تصویر بدن خود اظهار نگرانی کرده‌اند. به‌عبارت‌دیگر نگرانی از تصویر بدن در بین دانش‌آموزان در حد متوسط روبه ‌بالا بوده است. از بین ابعاد تصویر بدن، بعد تأثیر منفی و بعد معیارها و آرمان‌ها به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میانگین در بین پاسخگویان بوده‌اند، میانگین ابعاد رسانه‌های اجتماعی نیز نشان می‌دهد که بعد نوع استفاده، دارای بیشترین میانگین است؛ این امر بیان می‌کند که استفادۀ دانش‌آموزان از محتواهایی مانند عکس، فیلم، موسیقی و رقص و دنبال کردن افراد مشهور در رسانه‌های اجتماعی در حد متوسط روبه ‌بالا بوده است. همچنین میانگین شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که شدت استفاده از رسانه‌ها توسط دانش‌آموزان در حد متوسط روبه ‌پایین بوده است. بررسی میانگین انگیزه استفاده از رسانه‌های اجتماعی نیز نشان می‌دهد که تمایل به تأیید و تحسین، مقایسه اجتماعی، بروز و مدرن بودن در بین دانش آموزان در حد متوسط روبه‌ پایین بوده است. مقدار کجی و کشیدگی متغیرها نیز باتوجه‌به این‌که در بازۀ مثبت و منفی یک قرار دارد، حاکی از توزیع نرمال متغیرها است.

 

رابطه متغیرهای مورد بررسی در هر یک از فرضیه‌های پژوهش براساس فن حداقل مربعات جزئی PLS آزمون شده است. در ادامه، شکل 2 و 3 یافته‌های مربوط را نشان می‌دهد. ضریب تعیین تعدیل‌شده (R2Adj) نشان می‌دهد که متغیرهای مستقل تحقیق توانسته‌اند 21 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند. باتوجه‌به ضرایب مسیر رگرسیونی می‌توان گفت که شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی با ضریب مسیر 216/0 نسبت به دو متغیر دیگر تأثیر مستقیم قوی‌تری بر متغیرهای وابسته داشته است. بررسی بارهای عاملی مدل نیز نشان می‌دهد که اکثر بارهای عاملی نزدیک و بالاتر از 7/. می‌باشند. این بیانگر این است که گویه‌ها و سؤالات هر متغیر به‌خوبی با آن در ارتباط بوده‌اند.

 

برای اینکه معنی‌داری کل مدل مورد ارزیابی قرار گیرد، باید ضرایب رگرسیونی آزمون شود. برای این منظور از روش بوت‌استراپ در نرم‌افزار PLS استفاده شد. نتایج آزمون ضرایب مسیر در شکل 3 قابل‌مشاهده است. همان‌طور که مشاهده می‌شود تمام مقادیر T موجود در مدل از 96/1 بالاتر است. این بدین معناست که رابطه بین نوع استفاده، انگیزه استفاده و شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدن معنی‌دار است؛ بنابراین تمام فرضیه‌ها و به‌طورکلی مدل تحقیق مورد تأیید قرار می‌گیرد.

 

بررسی نیکویی برازش مدل نشان می‌دهد که به‌طورکلی مدل مناسب هست یا خیر، در این زمینه شاخص‌های متعددی در PLS وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها شاخص Q2 است. این شاخص معیاری از توانایی پیش‌بینی مدل است که به‌طور هم‌زمان کیفیت مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری را مورد بررسی قرار می‌دهد. همان‌طور که در جدول 5 مشاهده می‌شود تمام مقادیر cv-red (افزونگی روایی متقاطع سازه‌ها) و cv-com (اشتراک روایی متقاطع سازه‌ها)، مثبت و از صفر بیشتر است این اعداد نشان می‌دهد که مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری از کیفیت لازم برخوردار است، مقادیر مشاهده شده به خوبی بازسازی شده‌اند و مدل توانایی پیش‌بینی دارد.

 

بحث و نتیجه‌گیری

تصویر بدن یک مفهوم پیچیده است که به ادراک، افکار، احساسات و باورهای یک فرد در مورد بدن خود اشاره دارد. این شامل اندازه، شکل، تناسب‌اندام و عملکرد بدن و همچنین احساسات فرد در مورد جذابیت، ارزشمندی و توانایی خود می‌شود (Halliwell, 2012). هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت نگرانی از تصویر بدن در نوجوانان دختر و رابطه آن با ابعاد رسانه‌های اجتماعی بود. این مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) برای بررسی اثرات مستقیم این سازه‌ها استفاده کرد. نمونه پژوهش شامل 321 نفر از نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول شهر جهرم بود.

یافته‌های توصیفی پژوهش نشان داد که باتوجه‌به میانگین متغیرهای پژوهش، نوجوانان دانش‌آموز تا حدودی از تصویر بدن خود اظهار نگرانی کرده‌اند. به‌عبارت‌دیگر نگرانی از تصویر بدن در بین آنان در حد متوسط روبه‌بالا بوده است. از بین ابعاد نگرانی از تصویر بدن، بعد معیارها و آرمان‌های اجتماعی دارای بیشترین میانگین در بین پاسخگویان بوده است این امر بیانگر این است که معیارها و آرمان‌های اجتماعی اهمیت برجسته‌ای در تعریف و شکل‌دهی نگرانی از تصویر بدن نوجوانان دارد. میانگین بعد نوع استفاده، حاکی از آن است که استفادۀ دانش‌آموزان از رسانه‌های اجتماعی در زمینۀ عکس، فیلم، موسیقی و رقص و دنبال‌کردن افراد مشهور در حد متوسط روبه بالا بوده است. همچنین میانگین شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که درگیری شدید دانش‌آموزان با رسانه‌های اجتماعی در حد متوسط روبه پایین بوده است. بررسی میانگین انگیزه استفاده از رسانه‌های اجتماعی نیز بیانگر این نکته است که انگیزه مورد تأیید و تحسین واقع‌شدن، مقایسۀ خود با دیگران، انگیزه به‌روز و مدرن بودن در بین نوجوانان دختر در حد متوسط بوده است.

مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در این مطالعه نشان داد که نوع استفاده از رسانه اجتماعی با نگرانی از تصویر بدن رابطه معنی‌داری دارد. این یافته‌ها نشان می‌دهد که دخترانی که از رسانه‌های اجتماعی، بیشتر در زمینۀ عکس، فیلم، موسیقی، رقص و دنبال‌کردن افراد مشهور استفاده می‌کنند، بیشتر نگرانی از تصویر بدن را تجربه خواهند کرد. دختران نوجوانی که حساب‌های مبتنی بر ظاهر فیزیکی را در پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، صفحه‌های اصلی آن‌ها مملو از تصاویر ایدئال از بدن‌هایی می‌شود که این امر منجر به مقایسه مکرر با افراد دیگر و در نتیجه تصویر بدنی منفی ایجاد می‌کند. این یافته با تحقیقات علوی، (1399)؛ اکبرزاده، رضوی زاده و شیخی (1398)؛ احد‌زاده و رودسری، (1395)؛ عدلی‌پور، قاسمی و برندگی (1393)؛ ژو، (2023)؛ گوپتا، جاسی و کربس (2023)؛ گورسکا و همکاران، (2023)؛ جرار، آووبامیسه و نویک (2022)؛ خدابخش و لِنگ، (2020)؛ کایوپرادوب و همکاران، (2017)؛ فردولی و وارطانیان، (2016)؛ که بر میزان استفاده از رسانه‌های اجتماعی و برداشت منفی از بدن تأکیددارند، مطابقت دارد. نتایج همچنین نشان می‌دهد که شدت استفاده از رسانه‌های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدن به صور معنی‌داری ارتباط دارد. به این صورت که دختران نوجوانی که درگیری بیشتری با رسانه‌های اجتماعی دارند احتمالاً بیشتر نگران تصویر بدن خود هستند. این یافته با تحقیقات ویسی، نورمحمدی و باباشاهی (1400)؛ چاکمک و تانریوور، (2024)؛ ژو، (2023)؛ بنیتو و دوران، (2023)؛ گورسکا و همکاران، (2023)، جرار، آووبامیسه و نویک (2022)؛ یونگ و همکاران، (2022) مطابقت دارد.

یافته‌ها نشان داد که انگیزه استفاده از رسانه‌های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدن در بین دختران نوجوان به‌طور معنی‌داری مرتبط است. دخترانی که با انگیزه‌های مانند تأیید و تحسین اجتماعی، مقایسۀ اجتماعی و انگیزۀ به‌روز بودن از رسانه‌ها استفاده می‌کنند بیشتر احتمال دارد که نگران تصویر بدن خود باشند. این یافته با یافتۀ گوپتا، جاسی و کربس (2023)؛ و به‌صورت ضمنی با پژوهش اکبرزاده، رضوی زاده و شیخی (1398) و عدلی‌پور، قاسمی و برندگی (1393) مطابقت دارد. این یافته همچنین نشان می‌دهد که نوجوانان در استفاده از رسانه‌های اجتماعی منفعل نیستند و فعالانه با انگیزه‌های مختلف از آن استفاده کرده و سعی در شکل دادن تصویری از خود دارند.

به‌طورکلی یافته‌های پژوهش با دیدگاه گیدنز در رابطه ‌با بدن و رسانه‌های اجتماعی مطابقت دارد. همان‌طور که گیدنز (1378) استدلال می‌کند، بدن تبدیل به بوم نقاشی می‌شود که افراد می‌توانند هویت موردنظر خود را روی آن حک کنند، این بدان معناست که بدن تحت نظارت و ارزیابی دائمی، هم توسط خود و هم توسط دیگران است. بدن نه‌تنها منبع لذت و رضایت است، بلکه باعث اضطراب و نگرانی نیز می‌شود. افراد باید با عدم قطعیت‌ها و تضادهای تجربه بدنی مانند پیری، بیماری، آسیب یا شکست و همچنین باید با فشارها و خواسته‌های فرهنگ مصرف‌کننده، رسانه‌ها، صنعت سلامت و صنعت مد که استانداردها و ایدئال‌های مختلف جذابیت و تناسب‌اندام را ارائه می‌دهند، کنار بیایند. گیدنز پیشنهاد می‌کند که پروژه بازتابی خود مستلزم تعادل بین فرصت و ریسک، بین استقلال و وابستگی و بین اصالت و انطباق است. بدن یک عنصر کلیدی در این تعادل است، از نظر او، بدن در شکل‌گیری و بیان هویت در مدرنیته متأخر و نیز چالش‌ها و معضلاتی که افراد در این زمینه با آن مواجه هستند، بخشی جدایی‌ناپذیر است؛ بنابراین، در دوره معاصر هویت شخصی دانش‌آموزان نیز مانند اقشار دیگر جامعه، نوعی دستاورد بازتابی است. روایتی که آنان برای هویت شخصی خویش در نظر می‌گیرند الزاماً در ارتباط با تغییرات سریع زندگی اجتماعی (در مقیاس محلی و جهانی) شکل می‌گیرد، دگرگون می‌شود و به‌طور بازتابی استحکام می‌یابد؛ امروزه بدن در نوجوانان چیزی است که برساخته می‌شود؛ یک شیء گذرا و قابل دست‌کاری که می‌توان بارها و بارها بنابر تمایل فرد تغییرش داد. اگر بدن در گذشته سرنوشت یک شخص و هویت نامحسوس وی را تشکیل می‌داد امروز گزاره‌ای است که جوانان همواره می‌توانند بدان ظرافت بخشیده و آن را از سر بگیرند. در دورانی که ما با بحران زوج، خانواده یا انبوه آدم‌های تنها و با پراکندگی نقاط استناد روبروییم، بدن به آینه‌ای برادرگونه برای نوجوانان بدل می‌شود، خودِ دیگری که می‌توان با او همزیست بود. بدن به نزدیک‌ترین دیگری آنان تبدیل می‌شود. نوجوان به‌دلیل کمرنگ شدن همبستگی‌های اجتماعی پیشین و با پذیرش نوعی خودمختاری در رسانه‌های اجتماعی تمایل می‌یابد بدنش را همچون شکلی قابل‌دسترس برای کنش خویش در نظر بگیرد یا به کشف آن برود. بدن دیگر یک ماشین منفعل نیست، بلکه یک خود دیگر است که ایجادِ احساس، جذابیت، اظطراب و نگرانی می‌کند. بدن به‌این‌ترتیب با جدا شدن از انسان به موضوعی برای شکل‌گیری تبدیل می‌شود. موضوعی برای تغییر یافتن و قالب گرفتن براساس سلیقۀ روز؛ درنتیجه نوجوانان، از طریق رسانه‌ها به‌عنوان ابزار و منابع در دسترس با تغییر ظواهر، در واقع خود را تغییر می‌دهند. در این جنبه از مدرنیته بدن ارزش غیرقابل‌انکاری دارد و به‌این‌ترتیب به مکانی برای شادمانی، اضطراب و نگرانی تبدیل می‌شود.

یافته‌های این پژوهش بر اهمیت یک رویکرد ظریف برای بررسی نگرانی از تصویر بدن و اینکه آیا جنبه‌های خاص رسانه‌های اجتماعی می‌تواند در ایجاد نگرانی از تصویر بدن مؤثر باشد، تأکید کرد. بااین‌حال این مطالعه باید محدودیت‌های خاصی را نیز بپذیرد. تنها یک شهر به‌عنوان هدف تحقیق در نظر گرفته شد و حجم نمونه نیز کوچک بود بنابراین، برای درک بهتر تأثیر ابعاد مختلف رسانه‌های اجتماعی بر نگرانی از تصویر بدن، انجام یک نظرسنجی ملی در مقیاس بزرگ ضروری است. از طرفی دیگر مقدار واریانس تبیین شده تصویر بدن نشان می‌دهد عوامل دیگری می‌تواند در توضیح آن نقش داشته باشد؛ در این زمینه تحقیقات آتی می‌توانند نمونه‌ها و متغیرهای متنوع‌تر را در نظر بگیرند. تحقیقات آینده همچنین می‌توانند با به‌کارگیری طرح‌های طولی به کشف عمیق‌تر مکانیسم‌های علّی مبادرت کنند. در انتها، این پژوهش به وزارت آموزش‌وپرورش و سیاست‌گذاران توصیه می‌کند از مدرسه برای برگزاری دوره‌هایی برای دانش‌آموزان در زمینۀ تأثیر استفاده از رسانه‌های اجتماعی، استفاده آگاهانه از آن، آموزش سواد رسانه‌ای و مهارت تفکر انتقادی استفاده نمایند.

 

[1] . Merleau Ponty

[2] . Broughton

[3] . Hendry

[4] . Pew Research Center

[5] . Reuters

[6] . Çakmak & Tanrıöver

[7] . Zhu

[8] . Benito & Durán

[9] . Gupta, Jassi & Krebs

[10] . Górska

[11] . Scully, Swords & Nixon

[12] . Jarrar, Awobamise & Nweke

[13] . Jung

[14] . Khodabakhsh & Leng,

[15] . Salomon & Brown

[16] . Vornholt

[17] . Kaewpradub

[18] . Fardouly

[19] . Thompson & Stice

[20] . Giddens

[21] . Miles

[22] . Murray & McAdams

[23] . Rowe

[24] . Fornell & Larcker

اباذری، یوسف‌علی؛ حمیدی، نفیسه. (۱۳۸۷). جامعه‌شناسی بدن و پاره‌ای مناقشات. زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ۶(۴)، ۱۲۷-۱۶۰. https://jwdp.ut.ac.ir/article_27698.html 
ابراهیمی، زینب. (۱۳۹۵). مقایسه اثر تمرینات قدرتی و هوازی بر تن تصویری و شاخص توده بدنی زنان کم تحرک. سومین کنفرانس بین‌المللی تربیت بدنی و علوم ورزشی، ایران، تهران، ۷-۱. https://www.researchgate.net/publication/335389933 
احدزاده، اشرف سادات؛ امامی رودسری، حسین. (۱۳۹۵). ایماژ منفی از بدن کاربران نوجوان شبکۀ اجتماعی فیس‌بوک بررسی نقش واسطه‌گری فاکتور اختلاف از خود. رسانه، ۲۷(۱)، ۱۳۱-۱۴۷. https://ensani.ir/fa/article/362043 
احمدنیا، شیرین. (۱۳۸۵). جامعه‌شناسی بدن و بدن زنان. فصلنامۀ کتاب زنان، ۸(۵)، ۱۳۲-۱۴۳. https://sid.ir/paper/443297/fa 
احمدی، عزت‌الله؛ عدلی پور، صمد؛ افشار، سیمین؛ بنیاد، لیلی. (۱۳۹۵). تبیین جامعه‌شناختی مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی و فرهنگی در میان دختران و زنان شهر تبریز. پژوهش‌نامه زنان، ۷(۱۵)، ۲۹-۵۰. https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1943.html 
اکبرزاده جهرمی، سید جمال‌الدین؛ رضوی‌زاده، سید نورالدین؛ شیخی، محدثه. (۱۳۹۸). نقش اینستاگرام در مدیریت بدن زنان: مطالعه موردی زنان منطقه یک و بیست تهران. مطالعات رسانه‌های نوین، ۵(۲۰)، ۳۷-۷۹. https://doi.org/10.22054/nms.2020.45410.801 
بروتون، داوید. (۱۳۹۲). جامعه‌شناسی بدن (ترجمۀ ناصر فکوهی). تهران: نشر ثالث. 
حقیقتیان، منصور؛ کاوه زاده، عادله؛ کیوان آرا، محمود. (۱۳۹۱). عوامل اجتماعی مؤثر در شکل‌گیری تصویر بدن (مطالعه موردی زنان شهر اصفهان). جامعه‌شناسی کاربردی، ۲۳(۴)، ۵۳-۶۶. https://jas.ui.ac.ir/article_18280.html 
رحیمی‌نیک، اعظم. (۱۳۷۴). تئوری‌های نیاز و انگیزش. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی. 
سراوانی، ساناز؛ شیرازی، محمود. (۱۳۹۷). نقش باورهای وسواسی و کمال گرایی در تصویر بدنی دانش‌آموزان دختر پایه سوم دبیرستان‌های شهر زاهدان. مطالعات روانشناسی تربیتی، ۳۰(۱۵)، ۱۶۷-۱۸۶. https://jeps.usb.ac.ir/article_3618.html 
سهراب‌زاده، مهران؛ نیازی، محسن؛ نژادی، اعظم؛ افرا، هادی. (۱۳۹۸). شبکه‌های اجتماعی مجازی و شکل‌گیری تصویر ذهنی زنان از بدن‌شان. زن و جامعه، ۱۰(۳۸)، ۲۱۷-۲۴۰. https://jzvj.marvdasht.iau.ac.ir/article_3567.html 
عابد، علیرضا؛ کشاورز، ایده. (۱۳۹۵). ارتباط تصویر بدن، خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت تحصیلی. سومین کنفرانس بین‌المللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک زندگی، مشهد. https://civilica.com/doc/593582 
عدلی‌پور، صمد؛ قاسمی، وحید؛ برندگی، بدری. (۱۳۹۳). رابطه استفاده از شبکه اجتماعی فیس‌بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان. مطالعات اجتماعی روان‌شناختی زنان، ۱۲(۳)، ۶۱-۹۲. https://doi.org/10.22051/jwsps.2015.1488 
علوی، سعید. (۱۳۹۹). رابطه بین میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی با ترس از تصویر بدنی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده. رویش روان‌شناسی، ۹(۵)، ۶۳-۷۰. http://frooyesh.ir/article-1-1901-fa.html 
قادرزاده، امید؛ قادرزاده، هیرش؛ حسن‌پناه، حسین. (۱۳۹۱). تأثیر مصرف رسانه‌های جمعی بر مدیریت بدن زنان. زن و جامعه، ۳(۱۱)، ۱۲۵-۱۵۴. https://jzvj.marvdasht.iau.ac.ir/article_1170.html 
قدرتی میرکوهی، مهدی؛ بامدادی سیبنی، محمد؛ شیرمحمدی، فاطمه. (۱۳۹۵). مقایسۀ تصویر بدن و عزت‌نفس دانش‌آموزان دارای پذیرش اجتماعی بالا و پایین. پژوهش‌های روان‌شناسی اجتماعی، ۶(۲۲)، ۳۱-۴۶. https://www.socialpsychology.ir/article_62979.html 
گیدنز، آنتونی. (۱۳۷۷). پیامدهای مدرنیت (ترجمۀ محسن ثلاثی). تهران: نشر مرکز. 
گیدنز، آنتونی. (۱۳۷۸). تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید (ترجمۀ ناصر موفقیان). تهران: نشر نی. 
گیدنز، آنتونی. (۱۳۸۴). چشم‌اندازهای جهانی (ترجمۀ محمدرضا جلایی‌پور). تهران: طرح نو. 
لطف‌آبادی، حسین. (۱۳۷۸). روان‌شناسی رشد ۲: نوجوانی، جوانی، بزرگ‌سالی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت). 
مایلز، استیون. (۱۳۹۲). جامعه‌شناسی جوانان، روند تغییرات در سبک زندگی جوانان (ترجمۀ مینا قریب و نعیمه جوان). تهران: نشر جامعه‌شناسان. 
مرکز آمار ایران. (1400). متوسط زمان صرف شده درفضای مجازی درمناطق شهری، 1399-1398. طرح آمارگیری گذران وقت در مناطق شهری سال 1399-1398.  بازیابی شده از https://amar.org.ir/Portals/0/Statistics/Slide1-14021107110023.pdf 
موسوی، سید ولی‌اله. (۱۳۹۹). شیوع اعتیاد به اینترنت و وضعیت استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی در نوجوانان و جوانان ایرانی در سال 1397. طب نظامی، ۲۲(۳)، ۲۸۱-۲۸۸. https://doi.org/10.30491/JMM.22.3.281 
نصیری، مرضیه؛ میکائیلی، فرزانه؛ عیسی زادگان، علی. (۱۳۹۶). بررسی روابط ساختاری دشواری ادراک شده، مقایسه اجتماعی و خودپنداره تحصیلی با سازگاری تحصیلی (مطالعه موردی: دانشجویان کارشناسی دانشگاه ارومیه). پژوهش در یادگیری آموزشگاهی و مجازی، ۵(۱)، ۹-۲۲. https://etl.journals.pnu.ac.ir/article_4081.html 
نعمتی، فاطمه؛ بلند، حسن؛ صیادی، علی. (۱۴۰۱). بررسی نقش واسطه‌ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه‌های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش‌آموزان. پژوهش‌های مشاوره، ۲۱(۸۱)، ۲۵۶-۲۸۰. https://doi.org/10.18502/qjcr.v21i81.9499 
هاشمیان، مائده؛ افلاک‌سیر، عبدالعزیز؛ گودرزی، محمدعلی؛ رحیمی، چنگیز. (۱۴۰۰). رابطۀ سبک دل‌بستگی با نگرش به تصویر بدنی در دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه: نقش واسطه‌ای نگرش فرهنگی اجتماعی به‌ظاهر و پذیرش خود. پژوهش‌های علوم شناختی و رفتاری، ۱۱(۲)، ۱-۲۶. https://doi.org/10.22108/cbs.2022.131524.1598 
هندری، لئو؛ شاکسمیت، جنِت؛ لاو، جان؛ گلدینینگ، آنتونی. (۱۳۸۰). اوقات فراغت و سبک‌های زندگی جوانان (ترجمۀ مرتضی ملانظر و فلامرز ککولی). تهران: انتشارات نسل سوم. 
ویسی، الناز؛ نورمحمدی، مروارید؛ باباشاهی، مینا. (۱۴۰۰). ارتباط نگرش‌های اجتماعی- فرهنگی نسبت به تصویر بدنی با اختلالات خوردن در دانشجویان دختر شهر تهران. مجله دانشکده پزشکی اصفهان، ۳۹(۶۱۶)، ۱۵۲-۱۵۸. https://jims.mui.ac.ir/article_12277.html 
یارمحمدیان، محمدحسین؛ مولوی، حسین؛ ایران‌پور، اختر. (۱۳۸۲). بررسی رابطه بین دوستی‌های دوجانبه، پذیرش همسالان، خود پنداره و سازگاری اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر اصفهان. پژوهش‌نامه مبانی تعلیم و تربیت، ۴(۲)، ۵-۲۰. https://doi.org/10.22067/fe.v4i2.1793 
Abazari, Y. A., & Hamidi, N. (2008). Sociology of body and theoretical arguments. Women in Development and Politics (Women's Research), 6(4), 127–160. [In Persian]. https://jwdp.ut.ac.ir/article_27698.html
Abed, A., & Keshavarz, E. (2016). Relationship between body image, self-efficacy, and academic achievement motivation. In Proceedings of the 3rd International Conference on Psychology, Educational Sciences, and Lifestyle, Mashhad, Iran. [In Persian]. https://civilica.com/doc/593582
Adlipour, S., Ghasemi, V., & Barandegi, B. (2014). Relationship between Facebook usage and body image among male and female students at the University of Isfahan. Women's Studies Sociological and Psychological, 12(3), 61–92. [In Persian]. https://doi.org/10.22051/jwsps.2015.1488
Ahadzadeh, A. S., & Emami Roodsari, H. (2016). Negative body image among teenage Facebook users: Examining the mediating role of self-discrepancy factor. Media Studies Quarterly, 27(1), 131–147. [In Persian]. https://ensani.ir/fa/article/362043
Ahmadi, E., Adlipour, S., Afshar, S., & Bonyad, L. (2016). Sociological explanation of body management and its relationship with social and cultural factors among girls and women in Tabriz city. Women's Studies, 7(15), 29–50. [In Persian]. https://womenstudy.ihcs.ac.ir/article_1943.html
Ahmadnia, S. (2006). Sociology of the body and women's body. Women's Book Quarterly, 8(5), 132–143. [In Persian]. https://sid.ir/paper/443297/fa
Ajmal, A. (2019). The impact of body image on self-esteem in adolescents. Clinical and Counselling Psychology Review, 1(1), 44–54. https://doi.org/10.32350/ccpr.11.04
Akbarzadeh Jahromi, S. J., Razavi Zadeh, S. N., & Sheikhi, M. (2019). The role of Instagram in women's body management: A case study of women in districts 1 and 20 of Tehran. New Media Studies, 5(20), 37–79. [In Persian]. https://doi.org/10.22054/nms.2020.45410.801
Alavi, S. (2020). The relationship between using social networks with body image fear and perceived social support. Rooyesh, 9(5), 63–70. [In Persian]. http://frooyesh.ir/article-1-1901-fa.html
Alharballeh, S., & Dodeen, H. (2021). Prevalence of body image dissatisfaction among youth in the United Arab Emirates: Gender, age, and body mass index differences. Current Psychology, 42(2), 1317–1326. https://doi.org/10.1007/s12144-021-01551-8
Bell, B. T., Deighton-Smith, N., & Hurst, M. (2021). ‘When you think of exercising, you don’t really want to think of puking, tears, and pain’: Young adolescents’ understanding of fitness and #fitspiration. Journal of Health Psychology, 26(7), 1046–1060. https://doi.org/10.1177/1359105319869798
Benito, I., & Ramírez-Durán, M. D. V. (2023). Influence of social media use on body image and well-being among adolescents and young adults: A systematic review. Journal of Psychosocial Nursing and Mental Health Services, 61(8), 1–8. https://doi.org/10.3928/02793695-20230524-02
Betz, D. E., & Ramsey, L. R. (2017). Should women be “All About That Bass?”: Diverse body-ideal messages and women’s body image. Body Image, 22, 18–31. https://doi.org/10.1016/j.bodyim.2017.04.004
Boer, M., Stevens, G. W. J. M., Finkenauer, C., & van den Eijnden, R. J. J. M. (2022). The complex association between social media use intensity and adolescent wellbeing: A longitudinal investigation of five factors that may affect the association. Computers in Human Behavior, 128, Article 107084. https://doi.org/10.1016/j.chb.2021.107084
Bornioli, A., Lewis-Smith, H., Slater, A., & Bray, I. (2021). Body dissatisfaction predicts the onset of depression among adolescent females and males: A prospective study. Journal of Epidemiology & Community Health, 75(4), 343–348. https://doi.org/10.1136/jech-2019-213033
Bourdieu, P. (1979). Distinction: A social critique of the judgement of taste. Harvard University Press.
Brailovskaia, J., & Margraf, J. (2018). What does media use reveal about personality and mental health? An exploratory investigation among German students. PloS One, 13(1), Article e0191810. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0191810
Bruton, D. (2013). Sociology of the body (Translated to Persian by N. Fakouhi). Nashr-e Saless. [In Persian].
Bucchianeri, M. M., & Neumark-Sztainer, D. (2014). Body dissatisfaction: An overlooked public health concern. Journal of Public Mental Health, 13(2), 64–69. https://doi.org/10.1108/JPMH-11-2013-0071
Çakmak, S., & Tanrıöver, Ö. (2024). Is obesity and body perception disturbance related to social media addiction among university students?. Journal of American College Health, 72(1), 302–309. https://doi.org/10.1080/07448481.2022.2034832
Cash, T. F. (2004). Body image: Past, present, and future. Body Image, 1(1), 1–5. https://doi.org/10.1016/S1740-1445(03)00011-1
Cash, T. F. (2008). The body image workbook: An eight-step program for learning to like your looks. New Harbinger Publications.
Ebrahimi, Z. (2016). Comparison of the effects of resistance and aerobic training on body image and body mass index in inactive women. In Proceedings of the 3rd International Conference on Physical Education and Sport Sciences, Tehran, Iran, 1–7. [In Persian]. https://www.researchgate.net/publication/335389933
Eckersley, R. (2011). A new narrative of young people’s health and well-being. Journal of Youth Studies, 14(5), 627–638. https://doi.org/10.1080/13676261.2011.565043
Fardouly, J., & Vartanian, L. R. (2016). Social media and body image concerns: Current research and future directions. Current Opinion in Psychology, 9, 1–5. https://doi.org/10.1016/j.copsyc.2015.09.005
Fornell, C., & Larcker, D. F. (1981). Evaluating structural equation models with unobservable variables and measurement error. Journal of Marketing Research, 18(1), 39–50. https://doi.org/10.1177/00222437810180010
Ghaderzadeh, O., Ghaderzadeh, H., & Hasan Panah, H. (2012). Effect of media consumption on women's body management. Woman and Society, 3(11), 125–154. [In Persian]. https://jzvj.marvdasht.iau.ac.ir/article_1170.html
Ghodrati Mirkouhi, M., Bamdadisibni, M., & Shirmohammadi, F. (2016). Comparison of body image and self-esteem of students with high and low social acceptance. Social Psychology Research, 6(22), 31–46. [In Persian]. https://www.socialpsychology.ir/article_62979.html
Giddens, A. (1998). The consequences of modernity (Translated to Persian by M. Salasi). Nashr Markaz. [In Persian].
Giddens, A. (1999). Modernity and self-identity: Self and society in the late modern age (Translated to Persian by N. Movaffaghian). Nashr Ney. [In Persian].
Giddens, A. (2005). Runaway world: How globalization is reshaping our lives (Translated to Persian by M. R. Jalaeipour). Tarh-e-No Publishing. [In Persian].
Górska, D., Świercz, K., Majcher, M., Sierpień, M., Majcher, M., Pikulicka, A., Pękala, T., & Kulbat, M. (2023). The influence of social media on developing body image dissatisfaction and eating disorders. Journal of Education, Health and Sport, 22(1), 56–62. https://doi.org/10.12775/JEHS.2023.22.01.005
Gupta, M., Jassi, A., & Krebs, G. (2023). The association between social media use and body dysmorphic symptoms in young people. Frontiers in Psychology, 14, Article 1231801. https://doi.org/10.3389/fpsyg.2023.1231801
Haghighatian, M., Kavehzadeh, A., & Keyvanara, M. (2012). Social factors affecting body image formation (Case study: Women in Isfahan city). Applied Sociology, 23(4), 53–66. [In Persian]. https://jas.ui.ac.ir/article_18280.html
Halliwell, E. (2012). Social comparison theory and body image. In T. F. Cash (Ed.), Encyclopedia of body image and human appearance (Vol. 2, pp. 751–757). Academic Press. https://doi.org/10.1016/B978-0-12-384925-0.00119-X
Hashemian, M., Aflakseir, A., Goudarzi, M., & Rahimi, C. (2021). The relationship between attachment styles and attitudes toward body image in high school girl students: The mediating role of socio-cultural attitudes toward appearance and self-acceptance. Research in Cognitive and Behavioral Sciences, 11(2), 1–26. [In Persian]. https://doi.org/10.22108/cbs.2022.131524.1598
Hendry, L., Shucksmith, J., Love, J., & Glendinning, A. (2001). Young people's leisure and lifestyles (Translated to Persian by M. Molanazar & F. Kakoli). Third Generation Publications. [In Persian].
Jarrar, Y., Awobamise, A. O., & Nweke, G. E. (2022). The mediating effect of social anxiety on the relationship between social media use and body dissatisfaction among university students. Frontiers in Communication, 7, Article 900257. https://doi.org/10.3389/fcomm.2022.900257
Jung, J., Barron, D., Lee, Y. A., & Swami, V. (2022). Social media usage and body image: Examining the mediating roles of internalization of appearance ideals and social comparisons in young women. Computers in Human Behavior, 135, Article 107357. https://doi.org/10.1016/j.chb.2022.107357
Kaewpradub, N., Kiatrungrit, K., Hongsanguansri, S., & Pavasuthipaisit, C. (2017). Association among internet usage, body image and eating behaviors of secondary school students. Shanghai Archives of Psychiatry, 29(4), 208–224. https://doi.org/10.11919/j.issn.1002-0829.216092
Khodabakhsh, S., & Leng, C. S. (2020). Relationship between social media usage and body image evaluation in Malaysian youth. Malaysian Journal of Medical Research, 4(4), 62–67. https://ejournal.lucp.net/index.php/mjmr/article/view/1215/1518
Kim, J. W., & Chock, T. M. (2015). Body image 2.0: Associations between social grooming on Facebook and body image concerns. Computers in Human Behavior, 48, 331–339. https://doi.org/10.1016/j.chb.2015.01.009
Kwon, M. (2020). Media influences on body image & eating behaviors in adolescents. In Adolescent Nutrition (pp. 115–128). Springer International Publishing. https://doi.org/10.1007/978-3-030-45103-
Liu, W., Lin, R., Guo, C., Xiong, L., Chen, S., & Liu, W. (2019). Prevalence of body dissatisfaction and its effects on health-related quality of life among primary school students in Guangzhou, China. BMC Public Health, 19(1), Article 203. https://doi.org/10.1186/s12889-019-6519-5
Lotfabadi, H. (1999). Developmental psychology 2: Adolescence, youth, adulthood. SAMT.
Merleau-Ponty, M. (1962). Phenomenology of perception (C. Smith, Trans.). Routledge & Kegan Paul.
Miles, S. (2013). Youth lifestyles in a changing world (Translated to Persian by M. Gharib & N. Javan). Sociologists Publications. [In Persian].
Mousavi, S. V. (2021). Prevalence of internet addiction and status of virtual social networks use among Iranian adolescents and youths in 2018. Journal of Military Medicine, 22(3), 281–288. [In Persian]. https://doi.org/10.30491/JMM.22.3.281
Murray, H. A., & McAdams, D. (1938). Explorations in personality. Oxford University Press.
Nair, I. V., & Kotian, S. (2023). Body image perception among adolescent girls–Association with socio-demographic factors: A descriptive study in Urban Mangalore. RESEARCH REVIEW International Journal of Multidisciplinary, 8(6), 67–74. https://doi.org/10.31305/rrijm.2023.v08.n06.010
Nasiri, M., Micaeli Manee, F., & Issazadegan, A. (2017). Structural relationship between perceived difficulty, social comparison, and academic self-concept with academic adjustment of BA students of Urmia University. Research in School and Virtual Learning, 5(1), 9–22. [In Persian]. https://etl.journals.pnu.ac.ir/article_4081.html
Ne’mati, F., Boland, H., & Sayyadi, A. (2022). Investigating the mediating role of identity crisis and family cohesion in determining the relationship between social networks participation with body image issues among students. Journal of Counseling Research, 21(81), 256–280. [In Persian]. https://doi.org/10.18502/qjcr.v21i81.9499
Nielsen, R., Newman, N., Fletcher, R., Kalogeropoulos, A., Santosh, S., Nygren, N., Marwick, A., Schiffrin, A., & Bamberger, J. (2023). Digital News Report 2023. Reuters Institute for the Study of Journalism, University of Oxford. https://www.digitalnewsreport.org/
Perrin, A. (2015). Social media usage: 2005-2015. Pew Research Center. https://www.pewresearch.org/internet/2015/10/08/social-networking-usage-2005-2015/
Radovic, A., Gmelin, T., Stein, B. D., & Miller, E. (2017). Depressed adolescents' positive and negative use of social media. Journal of Adolescence, 55, 5–15. https://doi.org/10.1016/j.adolescence.2016.12.002
Rahimi-Nik, A. (1995). Theories of needs and motivation. Islamic Azad University.
Reimann, L. E., Ozimek, P., Rohmann, E., & Bierhoff, H. W. (2023). Validation of the Motives to Use Social Networking Sites Scale (MOTUS). Telematics and Informatics Reports, 11, Article 100080. https://doi.org/10.1016/j.teler.2023.100080
Ren, L., Xu, Y., Guo, C., Xiong, L., Chen, S., & Liu, W. (2019). Body image as risk factor for emotional and behavioral problems among Chinese adolescents. BMC Public Health, 18(1), Article 1146. https://doi.org/10.1186/s12889-018-6079-0
Rodgers, R. F. (2016). The relationship between body image concerns, eating disorders and internet use, part II: An integrated theoretical model. Adolescent Research Review, 1(2), 121–137. https://doi.org/10.1007/s40894-015-0017-5
Rowe, D. A. (2005). Factorial validity and cross-validation of the Body Self-Image Questionnaire (Short Form) in young adults. Medicine & Science in Sports & Exercise, 37(5 Suppl), S148–S149. https://doi.org/10.1097/00005768-200505001-00803
Salomon, I., & Brown, C. S. (2019). The selfie generation: Examining the relationship between social media use and early adolescent body image. The Journal of Early Adolescence, 39(4), 539–560. https://doi.org/10.1177/027243161877080
Saravani, S., & Shirazi, M. (2018). The role of obsessive beliefs and perfectionism in body image among third-grade high school girls in Zahedan city. Journal of Educational Psychology Studies, 15(30), 167–186. [In Persian]. https://jeps.usb.ac.ir/article_3618.html
Scully, M., Swords, L., & Nixon, E. (2023). Social comparisons on social media: Online appearance-related activity and body dissatisfaction in adolescent girls. Irish Journal of Psychological Medicine, 40(1), 31–42. https://doi.org/10.1017/ipm.2020.93
Sohrabzadeh, M., Niazi, M., Nezhadi, A., & Afra, H. (2019). Virtual social networks and the formation of women's mental image of their bodies. Woman and Society, 10(38), 217–240. [In Persian]. https://jzvj.marvdasht.iau.ac.ir/article_3567.html
Statistical Center of Iran. (2021). Average time spent in cyberspace in urban areas, 2019-2020. Time Use Survey in Urban Areas, 2019-2020. Retrieved from: https://amar.org.ir/Portals/0/Statistics/Slide1-14021107110023.pdf 
Thompson, J. K., & Stice, E. (2001). Thin-ideal internalization: Mounting evidence for a new risk factor for body-image disturbance and eating pathology. Current Directions in Psychological Science, 10(5), 181–183. https://doi.org/10.1111/1467-8721.00144
Veysi, E., Noormohammadi, M., & Babashahi, M. (2021). The association of socio-cultural attitude towards body image and eating disorders among college student girls in Tehran City, Iran. Journal of Isfahan Medical School, 39(616), 152–158. [In Persian]. https://jims.mui.ac.ir/article_12277.html
Voelker, D. K., Reel, J. J., & Greenleaf, C. (2015). Weight status and body image perceptions in adolescents: Current perspectives. Adolescent Health, Medicine and Therapeutics, 6, 149–158. https://doi.org/10.2147/AHMT.S68344
Vornholt, L. (2018). The relationship between highly visual social media and body image concerns with active versus passive use as a moderating variable [Bachelor’s thesis, University of Twente]. https://essay.utwente.nl/75162/1/Vornholt_BA_Psychology.pdf
Yarmohamadian, M. H., Molavi, H., & Iranpor Mobarak, A. (2003). A study of the relationship between bilateral friendships, peer acceptance, self-concept, and social adjustment with the academic achievement of third-grade junior high school girl students in Isfahan City. Foundations of Education, 4(2), 5–20. [In Persian]. https://doi.org/10.22067/fe.v4i2.1793
Zhang, Y., Li, T., Yao, R., Han, H., Wu, L., Wu, X., Song, D., & Fu, L. (2020). Comparison of body-image dissatisfaction among Chinese children and adolescents at different pubertal development stages. Psychology Research and Behavior Management, 15, 555–562. https://doi.org/10.2147/PRBM.S242645
Zhang, Y., Liu, B., & Sun, L. (2021). Association between subjective body image, body mass index and psychological symptoms in Chinese adolescents: A nationwide cross-sectional study. Healthcare, 9(10), Article 1299. https://doi.org/10.3390/healthcare9101299
Zhu, Y. (2023). The influence of social media on adolescent body image ideals: A study of middle school students in Guangzhou-Foshan, China. Advances in Applied Sociology, 13(8), 604–621. https://doi.org/10.4236/aasoci.2023.138038